ویژه ها
پاسخ به مسیحیت(۶) /چرایی شریعت،بحثی در ضرورت تقنین از جانب خداوند

پاسخ به مسیحیت(۶) /چرایی شریعت،بحثی در ضرورت تقنین از جانب خداوند

از جمله شبهاتی که از جانب محافل مسیحیان شنیده می شود نشان دادن مسیحیت به عنوان یک رابطه شخصی با خداست. رابطه ای که با هیچ فریضه نمی سازد و آن را مانع کمال بشر می داند. از این رو به سبب جدی شدن این مسئله بایستی بحثی در ضرورت وجود شریعت داشت و این که رسیدن به خدا باید در قالبی جمعی باشد و در صورت یک مکتب فکری همه جانبه.

شریعت باعث نظم بخشی به مسیر کمال انسان می شود. اگر قرار است انسان به سمت خداوند حرکت کند پس خودش هم باید طریقه رسیدن به او را به ما بیازماید. وقتی در مسائل کوچک می بینیم که اگر می خواهیم خانه کسی برویم باید کسی که با خانه اش آسناست ما را راهنمایی کند حال چه کسی با خانه خدا آشناست؟ آیا جز او و کسی از طرف او؟ بنابر این نمی شود که باطن گرا بود و ظواهر  شریعت را نفی کرد . ظواهر شریعت سبک زندگی صحیح ما را در مسیر توحیدی تعریف می کند . اشکالی که در این جا مطرح شده پیرامون ضعف انسان هاست . می گویند اگر شریعت داشته باشیم خب انسان نمی تواند به تمام شریعت را مو به مو اجرا کند در نتیجه همیشه گناهکار است و در نتیجه راه کمال بر او بسته می شود ! در پاسخ باید گفت : بله انسان ضعیف است اما این طور نیست که نتواند خود را نگاه دارد مصادیق آن در بین ما هم کم نیستند افرادی که آن قدر از خود مراعات می کردند که حتی مکروه هم انجام نمی دادند. همین خودسازی و سخت کوشی در مسیر رسیدن به خداست که تکامل اختیاری انسان را با ارزش ساخته است. علاوه برآنکه خداوند مهربان توبه پذیر است و کسی که توبه می کند بر اساس روایت ، مانند شخصی است که از او گناهی صادر نشده است. انسان باید تا آن جا که می تواند خودداری کند و لغزش هایش با توبه حل می شود. (و البته واضح است که این توبه پذیری مجوزی بر ارتکاب گناه نیست)

مطلبی که دیگری در این میان مطرح است ضرورت ایجاد یک تمدن الهی در مسیر خداست. انسان موجودی اجتماعی است و نمیشود به او فردی نگاه کرد. وقتی در افق یک تمدن الهی، جامعه ای شکل میگیرد باید قوانینی الهی بر آن حاکم باشد. دین شخصی فاقد شریعت تمدن ساز است. وقتی تمدن الهی نباشد جامعه الهی نداریم و وقتی جامعه ای الهی نبود مسیر الهی را چگونه طی خواهیم کرد؟ چگونه فردی متکامل باشیم و جامعه غیر متکامل داشته باشیم؟ رابطه فرد و اجتماع در مسیر کمال دو طرفه است. بنابر این نیاز به شریعت برای مدیریت یک جامعه الهی وجود دارد. پس دینی که این ضرورت ها را درک نکرده از خدا صادر نمی شود. از این رو مسیحیت با یک چالش دینی رو به روست. زیرا در اموری اساسی بشر را به خود واگذاشته است و حال آن که در مسیر خدا ، خود او سزاوارتر به تدوین برنامه زندگی بشر برای حرکت در مسیر اوست .

لینک مرتبط/

تکامل انسان به سوی خدا در مسیر جامعه

پاسخ به مسیحیت(۱)/آیا با یک توسل مأیوس می شوید؟

پِاسخ به مسیحیت(۲)/ چرا می گوییم اسلام دین خشونت نیست؟

پاسخ به مسیحیت(۳)/آیا واقعاً مسیحیت آیین محبت است؟

پاسخ به مسیحیت(۴)/امکان ندارد خدا زمین بیاید!

پاسخ به مسیحیت(۵)/ عقیده کفاره و نجات

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page