به طور خلاصه و بی مقدمه بر سر اصل مطلب برویم. کودکان، نوجوانان و جوانان ما در معرض انحرافات و اعمال مجرمانه قرار دارند اما فاقد درک صحیحی از نحوه کنشگری خود هستند و این امر خطرات را دوچندان میکند.
وقتی اخبار پنهان و آشکاری که از گرفتاری فرزندان در سنین رشد مطالعه میشود، میبینیم گویی دغدغه ی ما تنها برای بزرگسالان بوده و کافی است با کودک انگاری فرزندان، آن را به حساب نیاورده، مشغول سرگرمی و جوانی کردن دانسته از خود سلب مسئولیت کنیم یا در تخیل خود آنان را بزرگسال بپنداریم و دیگر دوره تربیت را تمام شده بدانیم؛ دو رویکردی که بسیاری از والدین و مسئولان حوزه خانواده را میتوان در عمل بدان متهم دانست.
واقعیت این است که بستر اعمال مجرمانه ای چون قتل، سرقت، زنا، لواط و تجاوز در برابر فرزندان ما آماده است و انحرافاتی چون هرزهنگاری هر روز آنان را تهدید میکند که تبیین آن به دلیل پنهانی بودن بسیاری در حوزهی آمارها مشاهده نمیشود. مشکل اساسی هم عدم برنامهریزی برای گذران اوقات فراغت صحیح است.
اگر اوقات فراغت افراد در سنین رشد به طور صحیح برنامهریزی نشود، به دلیل وجود پرورش ذهنی بالا از یک سوی و عدم درک صحیح از نوع کنشگری خود از سوی دیگر، به آسانی در دام انحرافات و اعمال مجرمانه دچار میشوند. گذران اوقات فراغت با آموزش مهارت های فنی و تخصصی، ذهن فرد را جهت دهی میکند حال آن که بیشترین کاربران فضای مجازی، افراد در سنین رشد هستند و این زنگ خطر است.
کودکان و نوجوانان به دلیل غلبه احساسات، در کنترل خشم و شهوت جنسی ضعیف هستند و اگر دائم در معرض عوامل تحریک کنندهی این دو باشند، به انحرافات و اعمال مجرمانه قرار میگیرند؛ پدیدهای که با تشدید کاربری در فضای مجازی اوج گرفته است و برخی والدین بدون درنظرگرفتن نتایج آن، امری طبیعی قلمدادش میکنند.
پایهی این بحث، گزارش ها و پژوهشهای اجتماعی گستردهای است که نویسنده در این حوزه به دست آورده است و هر پژوهشگر اجتماعی با جمعآوری چنین دادههایی، به این تحلیل میرسد.
سید محمد طباطبائی، حوزه علمیه قم