ویژه ها
ژانرهای درامِ الاهیات شیعی و اکشنِ انقلابی، نیاز سینمایی جامعه‌ی ایران

ژانرهای درامِ الاهیات شیعی و اکشنِ انقلابی، نیاز سینمایی جامعه‌ی ایران


مدتی است که فیلم های سرویس‌های رسانه‌ای و سایت‌های فیلم و سریال را پیگیری می‌کنم. آن چه به خوبی مشاهده می‌شود، از یک طرف، وجود فیلم‌های بسیاری در ژانرهای کمدی، جنایی، ترسناک، درام و رمانتیک است که مفاهیم و نتایج زندگی مدرن را به تصویر می‌کشند و از طرف دیگر، فیلم‌های اکشن و علمی-تخیلی که آینده‌ای مطلوب برای مخاطب شرقی نمایش می‌دهد، مخاطبی که در ایران، حتی افراد نابالغ را شامل می‌شود و طبعاً در حال درونی‌کردن فرهنگی است که شب و روز خود را با آن می‌گذراند.
با فیلم‌هایی طرفیم که قتل و خشونت را با طنز در می‌آمیزد یا جنبه‌ی الاهیاتی داده، در میانه‌ی شیطان و کلیسا قرار می‌دهد. درآمیختن طنز و خشونت، درک مخاطب را نسبت به وقوع جنایت تغییر می‌دهد و آمیزه‌ی شیطان و کلیسا، معرفی کشیش و صلیب به عنوان رهایی بخش انسان از پلیدی‌هاست.
دسته‌ی دیگر فیلم‌ها، فیلم‌هایی است با ژانر های علمی-تخیلی یا اکشن که در ظاهر فقط هیجان‌های مخاطب را پاسخ می‌دهند اما آرمان‌هایی ایجاد می‌کند و جذابیت، تمام داستان نیست، این یک مقدمه است.
نمی‌توان فقط با برخورد تنظیم گری و سانسور جنسی، به جنگ روایت این فیلم ها از زندگی موجود و مطلوب رفت. مفاهیم و تاثیرات بصری این فیلم ها به خوبی بچه‌های ما را تربیت خود می‌کنند‌.

نسخه جایگزین، اقدام ایجابی است. به خوبی، نیاز به فیلم‌های درام با موضوع الاهیاتی آن هم بر مبنای تبیین رسانه‌ای-روان‌شناختی الاهیات فلسفی_کلامی شیعه که نظریه و گفتمان رقیب الاهیات مسیحی مدرن است. حتی فیلم‌های الاهیاتی سال‌های اخیر ایران، گویی نسخه‌ی ایرانی همان فیلم‌ها و تخیلی بیش نیست. در این فیلم‌ها، بر خلاف نسخه‌ی نت فلیکس از کلیسا، روحانیت شیعه را با تصویری نمادین و موهوم ارائه و حتی یک معلم دبیرستان را به عنوان کارشناس دینی معرفی می‌کند!
ژانر دیگر، همان ژانرهای اکشن و حادثه‌ای است که در بیست‌سال اول جمهوری‌اسلامی، ارزش‌های انقلاب را به طور جذاب به مردم منتقل می‌کرد.
ما فرهنگ و نوجوانان را جدی نگرفته‌ایم و با غلبه‌ی تنظیم‌گیری بر مدیریت رسانه، خیال خود را راحت کردیم که مثلا بچه‌ها بوسه‌ی دو دوست را نمی‌بینند و خودمان هم حتما می‌دانیم افکارشان با این کار پاک نخواهد ماند‌. وقتی دختران و پسران ما نحوه‌ی پوشش و ارتباط‌گیری را از نت فلیکس می‌آموزند، حتی با سانسور چند دقیقه، قدرت این تأثیرپذیری را نخواهیم گرفت.
به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی حوزوی که بر علم اجتماعی دینی تاکید دارد، ایده‌ی فوق را به غفلت از نسبت رسانه‌ها و گروه‌های مرجع مربوط می‌دانم. آن چه متولیان امر از آن غفلت دارند، تغییر رسانه‌های مرجع است. رسانه‌های مرجع، گروه‌های مرجع را معرفی و تثبیت می‌کنند. نمی‌توان بدون توجه به سازوکار رسانه‌ای مدیریت فرهنگی نمود. نباید حتی تغییر ذائقه با الگوی رقیب باشد.

سید محمد طباطبائی، حوزه علمیه قم

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page