ویژه ها
تأملی در مناسبات کارگری و نظام‌سازی؛ یک مقدمه

تأملی در مناسبات کارگری و نظام‌سازی؛ یک مقدمه

هرگاه از کارگری در میان متدینین صحبت شود انصراف به روایتی از امام رضا علیه السلام پیدا می کنند که حقوق کارگر به دنبال اتمام کارش داده شد. تمییز میان مفهوم مدرن کارگر از معنای متعارف در جامعه مسلمین از ابتدا مقدمه‌ای است بر کشف حفره‌های عدالت که این طبقه اجتماعی را آسیب‌پذیر کرده است؟ خود این طبقه‌بندی از یک سوی و تعبیر به آسیب‌پذیری از سوی دیگر ناشی از همین حفره‌ها است. یعنی خود این ادبیات جامعه‌شناسی مانع از تبیین یک واقعیت اجتماعی بوده و عملاً جامعه را محصور به جامعه بورژوازی کرده و این نشان می‌دهد انقلاب صنعتی کار خود را کرده است. در مباحث فقهی، کارگری را در ذیل عقد اجاره نفس بحث می‌کنند؛ کارگر اجیر است و کارفرما مؤجر. آن هایی که بیشتر صبغه حقوقی دارند در مواجهه با کارگری جدید اما در ذیل عقد جعاله می‌دانند؛ کارگر عامل است و کارفرما جاعل. این یعنی تفاوت کارگری مدرن با کارگری سنتی-هرچند تعبیر سنتی هم به تسامح است- در موضوع‌شناسی فقهی‌اش هم تأثیر گذاشته است. بنابر این، حداقل با سه پرسش بنیادین مواجه هستیم؟

۱. کارگر در کجای زندگی اجتماعی قرار دارد؟ اگر طبقه‌بندی هم تقسیم سرمایه‌داری است و نمی‌تواند موقعیت او را نشان دهد پس این هویت اجتماعی چگونه قابل وصف است؟ یکی از خصیصه‌های مهم در نظام اسلامی تقسیم مردم بر پایه توانایی و قابلیت‌های فردی است و نه سلسله مراتب اقتصادی. اما در نظام سرمایه‌داری چون تولید سرمایه یک ارزش اجتماعی و نه صرفا اقتصادی است لذا کارگر، نقش تبعی دارد و ارزش او هم ارزش تبعی است. حال اگر بخواهند از حقوق کارگر هم صحبت کنند هیچ خطری متوجه آن سلسله مراتب نخواهد شد چون اگر از این سلسله عبور کند رقیب کارفرما می‌شود. وقتی عهدنامه مالک اشتر یا همان موثّقه اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین علیه‌السلام را می‌خوانیم تقسیم اجتماعی بر پایه گروه‌های شغلی و مشارکت‌های مستقیم و غیرمستقیمی است که این گروه‌ها در تکوین جامعه رقم می‌زنند. بسط این تقسیم در کارگری چگونه خواهد بود؟ آیا خود این مسأله بودن کارگری از موانع این حوزه مطالعات اجتماعی نیست؟

۲. اگر گفتیم آسیب‌پذیر، یعنی کارگر به مثابه بیماری است که به دلیل عدم مراقبت از بدنش، دچار نقص ایمنی شده است. پس این نقص متوجه خود اوست و این ذات کارگری است که نیاز به حمایت دارد. اما آیا می‌توان این تحلیل حداقلی را نسبت به حقوق کارگران داشت؟! از همین جاست که کارگری مدرن، خود بستر یک ظلم اقتصادی وسیع برای بهره‌کشی و سود‌آوری خواهد بود؛ بستری که حتی بعد انقلاب هم از میان نرفت، انقلابی که به تعبیر امام آن، انقلاب پابرهنگان بود.

۳. عقد میان کارگر و کارفرما چه ماهیتی دارد؟ اگر قرار به نظام‌سازی است و اگر ثابت کردیم نوع عقد حتی اگر برای مثال اجاره یا جعاله باشد موجب اضرار به کارگر شود، در فقه نظام، این روابط را چگونه تنظیم خواهیم کرد؟

مطالعات کارگری و به تعبیر اصح، مطالعات گروه‌های شغلی با رویکرد دینی با این پیش‌درآمد آغاز می‌شود و سپس از نقش‌ها و مسئولیت‌های دولت و خانواده در این خصوص صحبت کنیم؛ نقش و مسئولیتی که پس از انقلاب صنعتی به کلی تغییر کرد و حتی مفهوم فراغت مدرن را ایجاد نمود.

سید محمد طباطبائی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page