ویژه ها

درس اوّل/علی(ع) و شب قدر

بسم الله الرحمن الرحیم
«السلام علیک یا امیرالمؤمنین، السلام علیک یا علی ابن ابیطالب، السلام علیک یا ولی الله، السلام علیک یا حجه الله»

امروز یک صحنه بسیار مهم در تاریخ تشیع اتفاق می‌افتد، امروز ابرمرد تاریخ نزدیکترین یار پیامبر در محراب عبادت با ضربه شمشیر زهرآگین راهی لقاءالله می‌شود، امروز تاریخ و زمان و قرن شاهد یکی از مهمترین و حساس‌ترین لحظاتی است که در رابطه با انسانیت و تاریخ مطرح است. علی(ع) یک عمر (۲۳ سال) در کنار پیامبر، ۱۳ سال در مکه و۱۰ سال در مدینه دوشادوش او مبارزه کرده علی(ع) یک کوه و یک ره‌آورد جامع از تمامی اسلام است. ۱۳ سال تحمل شکنجه و سکوت و صبر و مقاومت و مبارزه مخفی در مکه، پس از آن در بستر پیامبر با ایثاری تمام، و سپس هجرت را آغاز کردن و۱۰ سال در مدینه در کنار پیامبر و دوشادوش او پرچمدار سلحشور سربازان و مجاهدان لشکر اسلام. علی(ع) در همه جنگهای بدر، احد، خندق و تمامی غزوه‌هایی که پیامبر شرکت داشت به همراه پیامبر(ص) بود. علی(ع) سلحشورترین سرباز میدان نبرد است و همیشه شمشیر بدست دشمنان را یکی پس از دیگری در میدانهای جنگ تارومار می‌کند بعد جهاد و بعد سلحشوری و شجاعت علی(ع) در دوران مدینه متبلور است، و بعد صبر و تقوی و تقیه و مبارزه مخفی او در دوران مکی متبلور است. اما پس از مرگ پیامبر(ص) بزرگترین زاویه و انحراف در تاریخ اسلام اتفاق می‌افتد.
مسأله خلافت و سپس سکوت علی(ع)، دو سال و چند ماه در دوران خلافت ابوبکر و ده سال در دوران خلافت عمر و دوازده سال در دوران خلافت عثمان، علی(ع) جمعاً ۲۵ سال با تمامی مسائل و بحرانهای سیاسی اجتماعی جامعه نوپای اسلامی روبروست، و در طول این مدت با احساس رسالت الهی و با سوز و درد به مسائل جامعه و مسائل مستضعفین و مسائل مردم می‌پردازد.

در طول این مدت بعد از دوران خلافت ابوبکر، جامعه اسلامی مرتب گسترش پیدا می‌کند. فتوحات اسلامی مرتب زیاد می‌شود و سرزمینهایی که جدیداً به اسلام می‌پیوندند، به عربستان می‌پیوندند و به مقر و مرکز و پایتخت اسلام می‌پیوندند، روز به روز زیادتر و گسترده‌تر می‌شوند و در عین حال به همان نسبتی که سرزمینهای اسلامی گسترش پیدا می‌کند، مرکزیت اسلامی بدلیل انحراف در خلافت از متن و از درون تهی و خالی می‌شود و روز به روز انحرافات بیشتر می‌شوند و روز به روز سنت پیامبر مبهم‌تر و مجهول‌تر و بیشتر زیرپا گذاشته می‌شود. در دوران عثمان بزرگترین انحرافات در تاریخ اسلام اتفاق می‌افتد، بزرگترین بدعتها را در سنت پیامبر(ص) و در احکام خدا می‌گذارند، و بعد دوران خلافت علی(ع) می‌رسد. پس از قتل عثمان، مردم به خانه علی(ع) هجوم می‌آورند و او را مجبور می‌کنند تا علی(ع) با آنها بیعت کند. علی(ع) خلافت را می‌پذیرد. در ماههای اول خلافت توطئه ناکثین بوسیله جنگ جمل، طلحه و زبیر و عایشه نمود پیدا می‌کند. در ماههای چهارم و پنجم این صحنه مهم اتفاق می‌افتد، یک جنگ بزرگ داخلی. با توجه به اینکه بعد از فوت پیامبر و حتی خود زمان پیامبر تاکنون هیچگونه جنگ داخلی در میان جامعه اسلامی وجود نداشت. جنگ جمل جنگ علی(ع) با ناکثین اولین جنگی است که برخورد رویارویی است میان دو سطح و دو چهره خاص از اسلام : چهره‌ای خاص و نمودی خاص از منافقین که به اصطلاح ناکثین و پیمان شکنان در تاریخ مشهورند در مقابل اسلام اصیل، اسلام علی، اسلام عمار و اسلام مالک اشتر روبرو می‌شوند. بعد از جنگ جمل، جریان صفین روی می‌دهد و توطئه قاسطین، یعنی معاویه و یارانش و عمروعاص از شام شروع می‌کنند به توطئه. علی(ع) پس از چند ماهی از اتمام جنگ جمل، راهی صفین می‌شود، در بحبوحه جنگ صفین است که عده‌ای از یاران علی(ع) جدا می‌شوند بر اثر مسأله حکمین، و اینها خوارج هستند. یاران علی که تا دیروز دوشادوش علی در مقابل قاسطین شمشیر می‌زدند، امروز شمشیرشان را برای علی تیز کرده‌اند و بعنوان خوارج در مقابل علی صف بسته‌اند. جنگ با خوارج، یعنی جنگ نهروان یا جنگ با مارقین سومین نبرد بزرگ دوران خلافت علی(ع) است.

زندگی علی(ع) پر از فراز و نشیب است. از دوران پیامبر گرفته تا دوران ابوبکر، دوران عمر و دوران عثمان، و امروز که خلافت به خودش رسیده هیچگاه این همه فراز و نشیب نبوده است، اما این زندگی برای یک شیعه، برای یک مسلمان، بلکه برای یک انسان پر از درس است، پر از حرف است، پر از راه است، و پر از الگو و پر از نمودهای عینی برای رهنمودهای مختلف در رابطه با چهره‌های مختلف دشمن علی(ع) . علی(ع) تنها چهره‌ای است که در اسلام که هم با مشرکین شمشیر زده، هم با کفار شمشیر زده، هم با اهل کتاب شمشیر زده و هم با نمودهای مختلفی از منافقین که بصورت ناکثین، قاسطین، مارقین نبرد کرد، و ما اگر تمامی تاریخ اسلام را مطالعه کنیم یک چهره‌ای که تمامی این ابعاد در وجودش جمع شده باشند نخواهیم دید. علی(ع) با دشمنان مختلف و چهره‌های مختلف روبرو شده، در مقابل همه پیروز بوده و در مقابل همه شمشیر زده و در مقابل همه قاطعیت و سلحشوری خودش را حفظ کرده و این است که علی(ع) سرور شیعیان است. و اینکه علی الگوی عینی تمام و کامل برای یک شیعه است. حال ما به روز ۱۹ ماه رمضان سال۴۰ هجری رسیده‌ایم، امروز علی آن ابرمرد تاریخ با آن زندگی پر از فراز و نشیبش، با آن زندگی پر از درس عبرتش، با مرگش و با شهادتش بزرگترین درس را به ما می‌دهد. علی بدست مارقین، بدست ابن ملجم، با شمشیر زهرآگین او در محراب عبادت بسوی خدای بزرگ «الله» بزرگترین عاشق او، تنها واژه و تنها کلمه‌ای که تمامی لحظات او برای او بوده و بخاطر او بوده. امروز علی در محراب شهادت بسوی بزرگترین فیض الهی حرکت می‌کند. امروز محراب خدا از خون علی، از فرق شمشیر خورده علی خونین و رنگین می‌شود. یاران پس از ضربت خوردن علی، علی را بدوش می‌گیرند و به خانه می‌برند. امروز علی(ع) که آخرین لحظات زندگی خودش را احساس می‌کند و آخرین لحظات جدایی را صحبتهایی با ما دارد، صحبتهایی با شیعیانش دارد و صحبتهایی با فرزندانش دارد. بزرگترین رسالتی که ما امروز داریم اینکه ببینیم علی(ع) در آن آخرین لحظات زندگی چه پیامهایی را برای ما قرار داده و چه پیامهایی را برای ما گذاشته :

«اوصیکم و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله»

علی(ع) در این لحظات وصیت می‌کند، آن لحظات آخر زندگی، عصاره صحبتهایی است که انسان در طول زندگیش دارد، تمام لحظات زندگی انسان خلاصه می‌شود در آن آخرین لحظات. وقتی کسی با مرگ روبرو می‌شود و آخرین لحظات جدایی را می‌بیند، آن صحبتهای خلاصه، صحبتهایش را، خلاصه زندگیش را در چند جمله خلاصه می‌کند و به بازماندگانش ارائه می‌کند.
در معنای واقعی وصیت در قاموس قرآن می‌گوید : وصیت و وصی با تواصی، یعنی وصل کردن. یعنی وصل کردن انسانی که دارد زندگی می‌کند با پس از زندگی خودش، یعنی متصل کردن خود قبل از مرگ با متصل کردن خودی که پس از مرگ خواهد ماند. این معنای «وصیت» است. یک انسانی که به لحظه مرگ می‌رسد و وصیت می‌کند به این قصد و به این منظور وصیت می‌کند که عصاره و حاصل زندگی خودش را با جامعه پس از خودش و با نسل پس از خودش مرتبط بکند. و اما وصیت‌های علی(ع) :

«اوصیکما بتقوی الله»
اولین نکته که در وصیتهای علی(ع) باید توجه داشت این است که این آخرین سخنان علی است از لحظه ضربت خوردن شمشیر تا لحظه‌ای که به شهادت می‌رسد، که مورخین می‌گویند در حدود دو روز طول می‌کشد. مجموعه این صحبتها از یک فضای خاص و معنای خاص برخوردار است که با کل صحبتهایی که علی(ع) در بقیه لحظات زندگیش داشته تفاوت کامل دارد. ما باید این را در یک کار تحقیقی مورد بررسی دقیق قرار بدهیم. اما نکته‌ای که در وصیت علی(ع) در نامه ۴۷ نهج‌البلاغه نهفته است اینکه علی(ع) صریحاً می‌گوید : (اوصیکما) اولاً وصیت می‌کند به دو فرزندش حسنین، امام حسن و امام حسین و دیگر فرزندانش که در کنارش هستند : (اوصیکما و جمیع ولدی) و تمامی فرزندانم. معلوم می‌شود که علی(ع) بجز این کسانی که در اطرافش هستند، کسان دیگر را هم فرزندان خودش می‌داند (اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی) و تمامی خانواده‌ام، و بالاخره (و من بلغه کتابی)، دسته چهارم تمامی کسانی که پیام من به آنها ابلاغ می‌شود و پیام من به آنها می‌رسد.

ما اگر خود را جزء فرزندان علی و جزء خانواده علی ندانیم، لااقل جزء دسته چهارم خواهیم بود که (و من بلغه کتابی) جزء این دسته خواهیم شد. اما وصایای علی(ع) : وقتی وصایای علی را در آخرین لحظات زندگیش مطالعه می‌کنیم می‌بینیم که یک چیز مشترک و تکرارگونه و یک واژه مشترک و تکرارگونه در وصیتهای علی نهفته است و آن (تقوی الله، اوصیکما بتقوی الله) (اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله) مسأله تقوی، صیانت، خود نگهداری، حفاظت بر خود که از واژه «تقوا» بیرون می‌آید و در معنای تقوا نهفته است.

دومین وصیت علی : (و نظم امرکم) : وجود انتظام و نظم در زندگی در حرکات و در روابط اجتماعی و در امور زندگی. (و صلاح ذات بینکم) و ایجاد پیوند اخوت و اصلاح کردن میان برادران دینی، میان خواهران دینی و میان برادران هم مسلک و همراه و بعد می‌فرماید :
(الله الله فی الایتام) (الله الله فی جیرانکم) (الله الله فی‌القرآن) (الله الله فی بیت ربکم) (الله الله فی الجهاد) (لاتترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر).

در نامه ۴۷ ترتیب خاصی در وصیتهای علی نهفته است : اول تقوی دوم نظم امرکم، نظم داشتن در زندگی، در روابط اجتماعی، در روابط خانوادگی، برنامه داشتن، منظم بودن. سوم (صلاح ذات بینکم) ایجاد پیوند اخوت و نزدیکی میان برادران و رفع اختلاف میان برادران و خواهران دینی. بعد لحن علی دگرگون می‌شود، علی از اینجا شروع می‌کند درباره یتیم، محروم، مستضعف سفارش کردن. در وصیت علی مفهومی خاص به خودش پیدا می‌کند. شما دیده‌اید در صحبتهای امام خمینی چقدر تأکید بر مسأله مستضعفین و محرومین هست. امام می‌گوید : اصلاً انقلاب ما مدیون اینها هست و ما باید به مستضعفین خدمت کنیم. در دستورالعمل مجلس شورای اسلامی اولین سخنی که امام دارد. باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی اولین مسئولیتشان در ارتباط با مستضعفین و محرومین، و آن موقع که امام می‌خروشد و خطاب به دولتمردان اعتراض می‌کند، اعتراضش در ارتباط با مستضعفین و نرسیدن به آنهاست. آری امام خمینی وارث و عمل کننده اصیل و اصلی به وصیتهای علی(ع) است.

علی(ع) در وصیتهایش اولین نمونه‌ای که مطرح می‌کند بعنوان یک مسأله اجتماعی : (الله الله فی جیرانکم) روابط اجتماعی ما باید براساس یکسری مسائل اسلامی و مسائل اخلاقی دقیق و منظم تنظیم شده باشد. بعد از این : (الله الله فی القرآن)، و بعد (الله الله فی الصلاه)، اما در قرآن علی(ع) چه نکته‌ای را مطرح می‌کند : (الله الله فی‌القرآن لایسبقکم بالعمل به غیرکم) : شما را وصیت می‌کنم به قرآن : (الله الله فی‌القرآن) تا اینکه مبادا دیگران که غیر مسلمان هستند یا غیر شیعی هستند در عمل به قرآن از شما سبقت بگیرند (لایسبقکم) : از شما سبقت نگیرند (بالعمل به) به عمل به قرآن (غیرکم) آنها غیر مسلمان هستند. و بعد (الله الله فی الصلاه فانها عمود دینکم) : توجه و تأکید بر نماز و عبادات. (الله الله فی بیت ربکم) : تأکید بر خانه خدا. اینجا علی نمی‌گوید بیت کعبه، خانه کعبه، می‌گوید : (بیت ربکم) و این تأیید کلام علی است در رابطه با خانه‌های خدا، مساجد خانه‌های خدا هستند.

شما در پیامهای اخیر امام خمینی می‌بینید که امام خمینی چقدر تأکید بر مساجد دارد. جملات امام این است : «ای مسلمین بر شما فرض و واجب است که مساجد را، این سنگرهای انقلاب را برپا بدارید، این سنگرهای انقلاب را حفظ کنید، این سنگرهای انقلاب را از جمعیت پر کنید، مبادا سنگرهای انقلاب خالی بشود، انقلاب از اینجا شروع شد، از مسجد شروع شد، و از مسجد هم ادامه پیدا خواهد کرد».

در اینجا می‌بینیم هماهنگی میان پیام علی، وصیت علی، و پیامهای انقلابی امام امت خمینی بت‌شکن را. (الله الله فی بیت ربکم، لاتخلوه مابقیتم) : مبادا این خانه‌های خدا را خالی بکنید. (فانه ان ترک لم تناظروا، الله الله فی الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم فی سبیل الله) جهاد به سه وسیله : با مال، با جان و با زبان، با قید فی سبیل الله (الله فی الجهاد) : ۱- (باموالکم) ۲- با جانهایتان (انفسکم) ۳- (السنتکم) : با زبانهایتان (فی سبیل الله) (و علیکم بالتواصل و التباذل و ایاکم والتدابر و التقاطع لاتترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم اشرارکم ثم تدعون فلایستجاب لکم) : مبادا که امر به معروف و نهی از منکر میان جامعه شما رخت برکند که عاقبت و نتیجه آن دوری و ترک امر به معروف این خواهد بود که اشرار و کفار و دشمنان شما بر شما مسلط خواهند شد، بر شما مسلط خواهند شد. (ثم تدعون فلایستجاب لکم)، سپس دعاهایی که شما می‌کنید نیایشهایی که شما می‌کنید و از خدا درخواست طلب و یاری، درخواست کمک می‌کنید، اینجا خداوند استیجاب نخواهد کرد دعاهای شما را، و خواستهای شما را.
در لحظات حساسی از تاریخ هستیم، امروز با شهادت علی(ع) روبرو هستیم. پیامهای علی، وصیت‌های علی تنها چیزی است که از وجود علی برای ما به ارث گذاشته شده، باید دقیقاً به وصیتهای علی عمل کنیم گوش کنیم، من به عنوان راهنمایی چون درس نهج‌البلاغه هست برای شما می‌گویم. درسهای علی، وصیت‌های علی در نهج‌البلاغه علی(ع) در نامه ۴۷، نامه ۳۱، نامه ۲۳، خطبه ۱۴۹ و ۶۹ نهج‌البلاغه نهفته است. شما با مطالعه این خطبه‌ها و این نامه‌ها می‌توانید امروز که با شهادت علی روبرو هستید ببینید علی(ع) چه پیامهایی برایتان گذاشته، و دقیقاً به آن پیامها عمل کنیم.
(و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین)

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page