۱. (( ما دولت امریکا را در مبارزه با تروریسم، صادق نمىدانیم. آنها صداقت ندارند و راست نمىگویند؛ اهداف دیگرى دارند. ما امریکا را براى هدایتِ حرکتِ جهانى علیه تروریسم، صالح نمىدانیم. دست امریکا به همهى جنایاتى که رژیم صهیونیست در این چند سال انجام داده، آلوده است.))مهرماه ۱۳۸۰
۲. (( امروز توجه کنید که گرایش تبلیغى دشمنان ما فقط این نیست که به نظام اسلامى فحاشى کنند یا بد بگویند یا یک تهمت سیاسى بزنند؛ امروز دشمنان ما به شکل مبنایى با مباحثى که پایهى جمهورى اسلامى است، دارند دست و پنجه نرم مىکنند. به قول خودشان، دارند تفکر ضد جمهورى اسلامى را تئوریزه مىکنند. در واقع براى تفکر سیطرهى استکبارىِ دنیاى استکبار و در رأس آنها امریکا بر همهى جهان، دارند پایهى فکرى درست مىکنند.)) شهریور ۱۳۸۴
۳. (( رشد علف هاى هرزه و زهرآگین تروریسم در عراق، بی گمان در سیاهه ى جنایات امریکا نوشته می شود و دستگاههاى اطلاعاتى امریکایى و اسرائیلى نخستین متهمان آنند. )) اردیبهشت ۱۳۸۸
۴. (( امروز کشور شما چون مىخواهد آزاد و مستقل و متّکى به خویش باشد، مورد تهاجم است؛ هیچ مسألهى دیگرى در ایران نیست. چه کسى امروز نمىداند که مسألهى حقوق بشر و آزادى و دمکراسى و دیگر حرفهایى که از دهان بلندگوهاى بیگانه خارج مىشود، حرفهاى پوچ و بهانههاى واهى بیش نیست؟ این را همه مىدانند. امروز کیست که حمایت امریکا و بقیهى مستکبران دنیا را از رژیمهاى صددرصد دیکتاتور نداند؟ کیست که نداند در این کشور پنجاه سال یک رژیم دیکتاتورىِ سیاهِ وابسته- پهلوى اوّل و پهلوى دوم- حکومت کرد و مورد حمایت قدرتها و گاهى همین شخصیتهاى فعلى بود؟ اینها را همه مىدانند. معلوم است که این واقعیات نشاندهندهى خیلى چیزهاست. مخالفت اینها با جمهورى اسلامى فقط به یک دلیل است: این ملت خواسته و عزم کرده و توانسته است مستقل بماند و خود را دست اینها ندهد و به اینها نفروشد. امروز مسئله این است. )) بهمن ۱۳۸۲
۵. (( همین امروز مؤسّساتِ متعدّدى در خودِ امریکا و در اروپا از طرف آمریکاییها فعّالیت مىکنند تا روى دولت ایران، روى افکار عمومى ایران و روى فضاى ذهنى ایران فشار وارد کنند. من گزارشى از این مراکز به ظاهر تحقیقاتى دارم که نشان مىدهد آنها در باطن براى این درست شدهاند که فشار سیاسى و تبلیغاتى بیاورند و افکار عمومى را علیه نظام اسلامى تجهیز کنند. من اسم این مؤسسات را هم دارم؛ مىدانم که فعّالیتهایشان چیست و چه کار مىکنند. اینها به زبان، اظهار دوستى مىکنند؛ اما فلان عنصر سیاسیشان، عنصر نظامیشان، وزیر دفاعشان، فرمانده نیروهایشان در خلیج فارس، قلدرانه صحبت مىکند! دستگاههاى جاسوسیشان هم در خفا مشغول توطئهاند، که چون مجال نیست، من در این خصوص بیشتر صحبت نمىکنم. متأسّفانه بعضى از اینها توانستهاند از بعضى از اوضاع آشفته استفاده کنند؛ داخل ایران هم بیایند و با این و آن تماس بگیرند! یکى از اینها وقت برگشت از ایران در آنجا گزارشى داده و گفته همه چیز در مورد ایران تمام شده است؛ ما فقط باید سفیرمان را به ایران معرفى کنیم! شخصى شنید، گفت: خواب خوش دیدید، خیر باشد! در اینجا به او چه گفتند که او چنین برداشت کرده که همه چیز تمام شده است؟! چه کسى با او حرف زده است؟! اینها چیزهایى است که تهدیدهاى داخلى را تشکیل مىدهد. )) اردیبهشت ۱۳۷۹
۶. (( هیچ کس در چشم این دشمنان منفورتر از چهرهى درخشان و آفتاب فروزان امام بزرگوار ما نبود؛ برایش احترام قائل بودند، امّا از ته دل دشمنش بودند؛ بهخاطر اینکه ایستاده بود، بهخاطر اینکه امام با دو خصوصیّت بىنظیر «بصیرت کامل» و «قاطعیّت تمام» – هم خوب میدید و درست میفهمید، هم قاطع مىایستاد – سدّى بود در مقابل پیشرفت اینها و در مقابل ناخن زدن و نیش زدن و ضربه زدن اینها؛ لذا با او دشمن بودند. البتّه عرض کردیم برایش احترام هم قائل بودند، میفهمیدند عظمت او را، امّا هرچه عظیمتر، از چشم آنها مبغوضتر؛ امروز هم همینجور است؛ هر کسى که در پایبندى به این ارزش اصولى و اصلى، یعنى ارزشى که هویّت سیاسى انقلاب را معیّن میکند – لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون – پایبندتر باشد و بفهمد که فهرست مشکلات تولیدشده و ایجادشدهى دشمنان علیه نظام اسلامى در این چهارچوب میگنجد – هرکسى با یک چنین بینشى و با ایستادگى در این راه باشد – همانقدر براى آنها مبغوض است. البتّه عالَم دیپلماسى، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم میزنند، مذاکره هم میکنند، درخواست مذاکره هم میکنند، خودشان هم میگویند. به یکى از این سیاستمداران غربى چند روز پیش از این گفته بودند شما که میخواهید مذاکره بکنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاکره میکند دیگر! یعنى اقرار به دشمنى با ایران؛ صریح میگویند. علت دشمنى اشخاص نیستند، علت دشمنى این حقیقت و این هویّت است. همهى آنچه که میگویند در این چهارچوب باید تفسیر و تحلیل بشود، در این چهارچوب باید فهمیده بشود.
ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسمگذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتىگیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چهکار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حملهى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.۱۳۹۲/۰۶/۲۶
۷. (( آمریکائىها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب، سالها است که میگویند میخواهیم مذاکره کنیم؛ این یک فرصتى نیست که براى ما بهوجود آوردند. من اول سال گفتم که خوشبین نیستم. در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم – مثل مسئلهى خاصى که در قضیهى عراق داشتیم، و بعضى از قضایاى دیگر – لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربهى من این را نشان میدهد. آمریکائىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. این چهار ماهى هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد؛ موضعگیرىهاى مسئولان و دولتمردان آمریکا نشان داد که همین مطلبى که ما گفتیم – که گفتیم خوشبین نیستیم – درست است؛ خود آنها عملاً این را تأیید کردند. انگلیسها هم یک جور دیگر، دیگران هم یک جور دیگر. تعامل با دنیا هیچ ایرادى ندارد، ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را باید شناخت؛ شگردهاى او را باید دانست؛ هدفهاى اساسى و کلان را باید در مدّ نظر داشت. ممکن است دشمنى سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید؛ هنر این است که شما کارى کنید که راهتان را ادامه دهید، او هم مانع کار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگوئید خیلى خوب، این که خسارت است. توجه به این جهات باید از سوى مسئولین و دولتمردان وجود داشته باشد.۱۳۹۲/۰۴/۳۰))
استفاده از سایتkamenei.ir و نرم افزار ولایت موسسه کامپیوتری علوم اسلامی