ویژه ها

آیا طرح برخورد با روزه خواران توسط نیروی انتظامی درست است؟

ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: کدام طرح؟ چنان می‌گویند «طرح» که گویا طرح «عملیات فتح المبین» یا «خیبر» است!

بله، درست می‌فرمایید؛ چنان «می‌گویند …» که گویی همین الآن از کره‌ی دیگری چون مریخ به زمین آمده‌اند، آن هم نه در ایران، بلکه در فنلاند یا نروژ یا سوئد – با تعجب به این طرف و آن طرف نگاه می‌کنند و می‌گویند: عجب! رمضان؟ این دیگر چیست؟! کی آمد؟ از کجا آمد؟ چرا آمد؟!

بچه‌ی همین آب و خاک است و خودش و جد و آبائش در این سرزمین به دنیا آمده و بزرگ شده‌اند، اما راجع به نماز، روزه و …، چنان طرح سؤال می‌کنند که گویی همین الان یک شیء ناشناخته‌ای از آسمان نازل شده است! و جالب این که به این بُهت و حیرت خود و تجاهل خود مباهات نیز می‌کنند!

الف – این مردم ۱۴۰۰ سال است که مسلمان هستند و چهارده قرن است که در این ماه به عبادات مخصوص رمضان که از آن جمله آنها روزه‌داری است همت می‌گمارند و اگر به هر دلیلی از روزه معذور باشند، ‌ حرمت ماه مبارک رمضان را نگه می‌دارند و علنی روزه‌خواری نمی‌کنند.

مضافاً بر این که مردم ما، مردمان بسیار با فرهنگ و باشعوری هستند، لذا حتی در غیر ماه مبارک رمضان نیز مقابل آدم تشنه و گرسنه، برای خودشان نوشابه باز نمی‌کنند و مشغول تناول نمی‌شوند.

ب – حالا یک عده [به قول معروف تازه به دوران رسیده] با تعداد کم، اما تبلیغات بسیار گسترده‌ و حتی گاه با حمایت‌های مستقیم و غیر مستقیم امثال خودشان در سیستم، به میدان آمده‌اند که نه تنها خودشان قیدی ندارند، بلکه اصرار دارند حتماً قیود مردم را نیز به آن شکلی که خودشان می‌خواهند، تغییر دهند. رسماً به جنگ می‌آیند و قبل از حمله نیز جنجال می‌کنند که «آیا برخورد با ما کار درستی است؟!» و می‌خواهند قبل از هر حمله‌ای، اذهان عمومی را خلع سلاح کنند. می‌گویند: ما به شما حمله‌ور می‌شویم، اما شما دقت کنید که هر گونه برخوردی با ما، کاری غیر پسندیده می‌باشد!

*- این عده در این موارد، دموکراسی هم ندارند، نمی‌گویند: اکثریتی مسلمان هستند، اکثریتی روزه‌دار هستند و یا حرمت‌هایی را نگه می‌دارند، پس ما نیز دو دقیقه خودمان را نگه داریم و وسط خیابان آب ننوشیم، بلکه با یک قیافه‌ی حق به جانبی می‌پرسند: شاید یکی تشنه‌اش بود – شاید یکی گُشنه‌اش بود؟! شاید یکی هوس کرده بود همین الان وسط چهارراه بستنی قیفی بخورد؟!

*- حال اگر بگویید: خب آن یکی، باید شعور و ادب به خرج دهد، نیم ساعت تحمل کند، حتماً نمی‌میرد و برود در خانه‌اش، یا جایی خلوت و آن قدر بخورد و بیاشامد که کفایتش نماید؛ معترضانه پرخاش می‌کند: «این دموکراسی نیست، این دیکتاتوری است، مگر خدا نگفته لا اکراه فی الدین و …»

ولی انصافاً این خلافِ «یک نفر آدم از خود راضی و متکبر» که نمی‌خواهد اندکی رعایت حال دیگران را بکند دیکتاتوری است، یا دعوت به حفظ احترام فرهنگ عمومی ملت.

د – عده‌ای به راحتی دروغ می‌گویند، عده‌ای هم عاشق و مجذوب این دروغ‌ها هستند – کیف می‌کنند که به آنها دروغ گفته شود، هر چه شاخ‌دارتر، بهتر. از کی برای این که بطری آبی حمل می‌کند نسخه پزشک خواستند، الحمدلله در شهرهای به راحتی مواد مخدر نیز حمل می‌کنند و کسی نسخه نمی‌خواهد – کدام اغذیه فروشی این قدر نادان بوده که در طی روزهای ماه مبارک، از مشتریانش پذیرایی می‌کرده که پلمپش کنند؟! اگر واقعاً چنین اغذیه‌ فروشی‌ای وجود داشته و چنین کرده، هدفش ساندویچ فروشی نبوده، بلکه توهین به مقدسات مردم و حرمت شکنی و هنجارشکنی بوده است، پس حقش است که حتی محاکمه و جریمه و تنبیه نیز بشود.

*- ماشاء الله روزه‌خواران عزیز و محترم ما که سنگک و بربری داغ و کنجدی صبحانه و نهارشان نیز قطع نمی‌شود، نانوایی‌ها روزها نیز فعال هستند و آنان نیز چنان مفتخر این سنگگ را تا خودرو یا خانه حمل می‌کنند که گویی مدال افتخار گرفته‌اند. در شمال شهر که برخی مثل «مستر بین» می‌خواهند این نان داغ را در چشم روزه‌دار فرو کنند. نان را روی دست گرفته و مرتب با چشم دور دست‌ها و اطراف را نگاه می‌کنند که ببینند چند نفر متوجه روزه‌خواری او شده‌اند.

*- نیروی انتظامی ما از این عُرضه‌ها ندارد که با تخلفات این چنینی برخورد کند و اگر بخواهد برخورد کنند نیز یا نمی‌گذارند و یا از این طرف نیروی انتظامی متخلف را می‌گیرد و از آن طرف مقامات قضایی آزاد می‌کنند!

نیروی انتظامی زحمت کشید و قبل از ماه رمضان طبق اطلاعیه‌ای اعلام کرد که در تمامی شهرها امکاناتی برای مسافران، بیماران و کسانی که روزه نیستند فراهم کرده است؛ اما حالا یک عده که عمراً در خیابان چیزی نمی‌خوردند و آن را نشان از بی‌فرهنگی و دور از نزاکت قلمداد می‌کردند، اصرار دارند که حتماً وسط ظهر ماه مبارک، وسط پارک غذا بخورند و یا مقابل رستوران‌ها صف ببندند، و معترضند که چرا احیاناً نیروی انتظامی برخورد می‌کند، آن یک امر دیگری است که ریشه در عنادها و حقدها دارد.

ﻫ – واقعاً باید همه حرمت‌های یک دین شکسته شود، فرهنگ یک ملت تغییر یابد، همه ارزش‌ها لگد مال شود، به این بهانه که «شاید یک نفر در این شهر …»؟ – این تکبر و دیکتاتوری نیست؟ خُب آن یک نفر برود یک فکری برای خودش بکند و چند روزی جامعه‌ی خود را رعایت کند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page