ویژه ها

چرا امام سجاد(ع) را در مجلس یزید نکشتند؟!

موقعى که شهید شدن امام حسین علیه السّلام نزدیک شد على بن الحسین را خواست، او را وصى خود نمود، بآن حضرت دستور داد تا میراثهاى انبیاء و شمشیر و نامه ‏اى که خود آن حضرت پیش امّ سلمه نهاده بود تحویل بگیرد.
چرا امام سجاد(ع) را در مجلس یزید نکشتند؟!

به گزارش بصیرت جویان به نقل از افکار نیوز حضرت امام على بن الحسین (ع) در روز عاشورا با پدر خود در کربلا حضور داشت ولى آن بزرگوار مریض بود و مریضى او درد شکم بود لذا جهاد از آن حضرت ساقط شد.

موقعى که شهید شدن امام حسین علیه السّلام نزدیک شد على بن الحسین را خواست، او را وصى خود نمود، بآن حضرت دستور داد تا میراثهاى انبیاء و شمشیر و نامه‏ اى که خود آن حضرت پیش امّ سلمه نهاده بود تحویل بگیرد.

موقعى که امام حسین علیه السّلام شهید شد حضرت زین العابدین (ع) را هم با اهل حرم امام حسین به اسیرى بردند و آن بزرگوار را نزد یزید آوردند، در آن موقع فرزند آن حضرت امام محمّد باقر(ع)  که دو سال و چند ماه از عمر مبارکش گذشته بود با پدر خود نزد یزید آمد، وقتى که یزید حضرت زین العابدین(ع)  را دید گفت: یا على بن الحسین (در روزگار) چه دیدى؟!

امام زین العابدین(ع)  فرمود: چیزى را دیدم که خدا قبل از اینکه آسمان ها و زمین ها را خلق کند درباره آن قضاوت فرموده است.
یزید درباره زین العابدین با اهل مجلس خود مشورت کرد؟
اهل مجلس یزید که از یزید کمتر نبودند به قتل زین العابدین علیه السّلام اشاره کردند (و کلامى را گفتند که خودشان به آن سزاوارتر بودند).
آنگاه امام محمّد باقر علیه السّلام (که دو سال و چند ماه بیشتر از عمر شریفش نگذشته بود) بعد از حمد و ثناى خدا در جواب یزید فرمود:

اهل مجلس تو به تو اشاره‏ اى کردند که بر خلاف اشاره اهل مجلس فرعون بود که درباره امر موسى و هارون علیهما السّلام با آنها مشورت کرد، زیرا که اهل مجلس فرعون به فرعون گفتند: موسى را با برادرش‏ نگاه دار ولى اهل مجلس تو به قتل ما اشاره کردند، این اشاره‏ اى که این ها کردند داراى سببى است،
یزید گفت: آن سبب چیست؟!

حضرت باقر علیه السّلام فرمود: اهل مجلس فرعون حلال زاده بودند ولى اهل مجلس تو حلال زاده نیستند زیرا پیغمبران و فرزندان آنان را غیر از فرزندان زنا کسى نخواهد کشت، آنگاه یزید ساکت شد و چنانکه گفته شده دستور داد تا آنان را از مجلس خارج کردند.

پی نوشت: ترجمه إثبات الوصیه للإمام علی بن ابی طالب ع،ص۳۱۹

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page