ویژه ها
پاسخ به یک روایت جعلی شبکه های ماهواره ای از انقلاب آیا امام (ره) درباره بختیار نقض عهد کرد؟/ روایتی مستند از خیانت دقیقه ۹۰ نهضت آزادی به انقلاب

پاسخ به یک روایت جعلی شبکه های ماهواره ای از انقلاب آیا امام (ره) درباره بختیار نقض عهد کرد؟/ روایتی مستند از خیانت دقیقه ۹۰ نهضت آزادی به انقلاب

یکی از مسائل تاریخی که دشمنان انقلاب با ارائه روایت جدید از آن واقعه، سعی در قلب واقعیت دارند و به وسیله آن، تهمت ناروای نقض عهد را به بازرگان انقلاب به خصوص امام راحل روا می دارند، مسئله عدم پذیرش امام برای در خواست ملاقات بختیار است، آنها با خلط تعدادی از خاطرات ونادیده گرفتن برشهای حقیقی از تاریخ،مدعی شدند انقلاب در این رابطه زیر پیمان خود زده است.
ماجرا از این قرار است که یک خبر جعلی از قول امام و ازپاریس به تهران و به اعضای شورای انقلاب ارسال می شود.
این شورا و نیز روحانیون تهران و شهرستا نها که جهت استقبال از امام به تهران آمده اند با ملاقات امام با بختیار قبل از استعفا موافقت می کنند و قرار می شود متن نامه مورد موافقت شورای امنیت کشور)متشکل از فرماندهان ارتش و بختیار(که بر اساس همین خبر جعلی نوشته شده، در
رادیو خوانده شود. در بیانیه ای که در اخبار ساعت ۱۰ شب روز ۷ بهمن ۱۳۵۷ پخش شد شاپور بختیار اعلام کرده بود تا ۲۴ ساعت آینده برای دیدار امام به پاریس خواهد رفت و اعلام شد که متن اعلامیه(۱) زیر مورد پذیرش امام واقع شده است: «من به عنوان یک ایرانی وطن دوست که خود را جزء کوچکی از این نهضت و قیام عظیم ملّی و اسلامی می دانم و اعتقاد صادقانه دارم که رهبری و زعامت حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و رأی ایشان می تواند راهگشای مشکلا تا مروزی و ضامن ثبات و امنیت کشور گردد، تصمیم گرفتم که ظرف ۴۸ ساعت آینده شخصاً به پاریس مسافرت کرده و به زیارت معظم له نائل آیم و با گزارشی از اوضاع خاص کشور و اقدامات خود، ضمن درک فیض، درباره آینده کشور کسب نظر نمایم. »

095554142415194102a
بختیار از پذیرش درخواست امام برای ملاقات با ایشان می گوید در تماسی که تعدادی از روحانیون به پاریس می گیرند و مخالفت خود را با ملاقات بختیار با امام اعلام می دارند پرده از «خبر جعلی از جانب امام » و توطئه ای که طراحی شده بود
برداشته می شود و امام بلافاصله با صدور اطلاعی های دروغ بودن موافقت خود با پذیرش بختیار با سمت نخست وزیری را اعلام می دارند.
متن این اطلاعیه به این صورت است: «آنچه ذکر شده است که شاپور بختیار را در سمت نخست وزیری من می پذیرم،دروغ است، بلکه تا استعفا نداده است او را نمی پذیرم. چون او را قانونی نمی دانم. حضرات آقایان به ملّت ابلاغ فرمایند که توطئه ای در دست اجراست و از این امور جاریه گول نخورند.
من با بختیار تفاهمی نکرده ام و آنچه سابق گفته است که گفت وگو بین من و او بوده دروغ محض است. ملّت باید موضع خود را حفظ بکند و مراقب توطئه ها باشد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته (۲)
آنچه مهم است دروغی است که در تهران از جانب امام مبنی بر پذیرش بختیار قبل از استعفای او از نخست وزیری شایع شده است، آن هم توسط شخصی از پاریس که آنقدر به او اعتماد بوده است که وقتی از جانب امام خبر را به تهران داده است توسط مهندس بازرگان به راحتی پذیرفته شده است و امام در پایان شب با اعتراض چند نفر از روحانیون و شنیدن نوار صدای آنان به این توطئه پی می برند و در اعلامیه خود نیز از آن سخن می گویند. عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ معاصر، حقیقت این مسئله را که در مستند انقلاب ۵۷، شبکه «من وتو » به آن پرداخته شد، به این شکل بیان می کند:
ظاهرا بر اساس برنامه ریزی ای که به کمک افرادی از نهضت آزادی در داخل و در پاریس صورت گرفته بود، صرفاً ابقای بختیار دنبال می شد. همانگونه که اشاره کردیم، خوشبختانه صداقت آقای صدر برنامه فریبی را که آقای یزدی نیز در درون آن تعریف می شد آشکار می سازد: «طرحی به نظرمان رسید به این صورت که بختیار به خدمت امام برسد و استعفای خود را تقدیم کند و امام هم موقتاً اداره امور را به خود او واگذار کنند. بختیار نگران عدم قبول امام بود. به او قول دادیم در این صورت عین نامه و امضای او را پس می دهیم. این بدان معنی است که با دو پیش فرض استعفای بختیار منتشر می شد؛
اول آنکه امام او را در مقام نخست وزیر پهلوی دوم بپذیرد، و دوم فی المجلس وی به عنوان نخست وزیر مورد تأیید خود ابقا کند. جالب اینکه با این شرایط هم در نهایت استعفانامه امضا نمی شود ولی وقتی که آن را برای بختیار فرستادیم، حاضر به امضا نشد. »

30194_564

ابراهیم یزدی یکی دیگر از افراد مؤثر، ضمن برشمردن تبعات و آسیب  های مترتب بر این اتفاق، درباره این موضوع، یعنی اعلامیه مورخ ۸ بهمن ۱۳۵۷ آیت الله خمینی می گوید:« . . . بلافاصله آنجا، در خود نوفل لوشاتو، این اطلاعیه کوچک آقای خمینی را گرفتند و برای همه خبرگزاری ها پخش کردند. انتشار این اطلاعیه، عملاً برنامه را برهم زد. اگر بختیار در ایران استعفا می داد که دیگر نخست وزیر نبود و اهمیتی نداشت بیاید پاریس. او یک شهروند عادی شده بود، مثل خیلی از ایرانیان که م یآیند پاریس. خواست می آید؛ نخواست نمی آید، دیگر آن اهمیت خودش را نداشت و اگر هم در تهران استعفا می داد نخست وزیر نبود و دیگر ارتش به او اجازه نمی داد که با هواپیمای نظامی به پاریس بیاید. »
آقای ابراهیم یزدی در این زمینه عامدانه خود را به تغافل زده است؛ زیرا هیچ کس مطالبه نکرده بود که بختیار در تهران استعفا دهد. تمام وابستگان به رژیم پهلوی همچون رئیس شورای سلطنت در پاریس قبل از ملاقات با رهبری انقلاب رسماً استعفا می دادند و کپی آن را به دفتر امام ارسال می کردند، سپس ملاقات صورت می گرفت. آقای یزدی در این فراز دوبار تکرار می کند که اگر بختیار در تهران استعفا می داد سفر به پاریس هی چگونه ارزشی نداشت. این گونه طفره رفتن ازا صل حقیقت و طرح مسئل های که به هی چوجه شرط ملاقات نبوده است به خوبی روشن م یسازد برنام های که امام آن را بر هم زد برگزاری دیداری بینا مام و بختیار به عنوان نخست وزیر محمدرضا پهلوی بوده است وگرنه آقای بختیار حتی دقایقی قبل از ملاقات با امام در پاریس می توانست استعفا دهد.

باید اذعان داشت که تلاش آقای یزدی برای وارونه نشان دادن حقیقت بیش از هر چیز نقش آفرینی ایشان را در طرح فریب بها ثبات م یرساند. جالب آنکه آقای یزدی در گفت وگو با نشریه «ایران فردا » که آقای ویراستار محترم در کتاب خاطرات آقای صدر در بخش توضیحات به نقل آن پرداخته
است در تعارض با روایات دیگرش تصریح می کند که قرار بود بختیار استعفا را تسلیم امام نماید )یعنی امام او را به رسمیت بشناسد( و سپس خود را در اختیار امام قرار دهد:
«پس از پذیرفتن نخست وزیری از سوی بختیار که با واکنش های زیادی ازسوی مخالفان رژیم شاه همراه بود، زمزمه استعفای او مطرح شد، دوستان نهضت و دوستانی که در شورای انقلاب بودند، آمدند طرحی دادند مبنی بر اینکه یک کاری بکنیم که بختیار هم مثل سیدجلال تهرانی استعفا بدهد. مهم ترین مسئله برای ما در آن تاریخ این بود که مرحله انتقال قدرت با حداقل تلفات و خونریزی صورت بگیرد. . . دوستانی که در ایران بودند با بختیار صحبت های مفصلی کردند و مت نهای مختلفی تهیه شد. آقای مهندس بازرگان زنگ زدند و به پاریس و چهار- پنج آلترناتیوی را که پی شبینی کرده بودند اطلاع دادن دو طرح مورد قبول دوستان داخل را نیز توضیح دادند که عبارت بود از اینکه بختیار می رود به پاریس، استعفایش را در پاریس می دهد به آقای خمینی، مبنی بر اینکه این مسئولیت را از طرف شاه پذیرفتم، فقط برای اینکه این بن بست سیاسی حل بشود، اما حالا که شاه رفته است و انقلاب در آستانه پیروزی است، خود را در اختیار رهبر انقلاب قرار می دهم. . . منتها در اینجا یک چیزی اتفاق افتاد که موضوع را به هم زد ابتدا قرار بود بختیار با هواپیمای نظامی اختصاصی از ایران بیاید به پاریس، چون که بعد از خروج شاه از ایران، فرودگاه بسته شده بود. در پاریس ابتدا استعفا بدهد، بعد به دیدن آقای خمینی بیاید.اما حادث های اتفاق افتاد که نفهمیدیم از کجا سرچشمه گرفت؛بعضی ها می گویند آقای خلخالی! ولی بعضی ها می گویند کسان دیگری بود هاند و خلخالی آلت دست آنها بوده است. ولی در هر حال موضوع این بود که به آقای خمینی، ساعت ۵/ ۱۰- ۱۱ شب زنگ می زنند که گفته شده است که شما بختیار را به عنوان نخست وزیر می پذیرید؟ آقای خمینی هم همان شب یک چیزی نوشتند وا ین را تکذیب کردند، گفتند من بختیار را به عنوان نخست وزیر نمی پذیرم. (۳) » ( (۴)
آقای یزدی در این مصاحبه دو قول کاملاً متفاوت را در معرض قضاوت قرار می دهد. خواننده به سهولت میتواند دریابد که کدام به حقیقت نزدیک  تر است.ا گر توافق آنگونه باشد که در انتهای این فراز آمده یعنی بختیار در پاریس قبل از ملاقات با امام استعفا دهد، چرا امام می بایست اطلاعی های صادر واعلام کنند که «من بختیار را به عنوان نخست وزیر نمی پذیرم .»
باید یادآور شد آقای سیدجلال تهرانی در پاریس قبل از دیدار امام استعفای خود را از شورای سلطنت اعلام کرد.
بنابراین هرگز امام در زمینه پذیرش بختیار نقض نکردند.
ایشان از ابتدا به دلیل نامشروع دانستن رژیم پهلوی همه مقامات مربوطه را بعد از استعفا ملاقات می کردند. آنچه در مستند «انقلاب »۵۷ به عنوان عدم پایبندی رهبر انقلاب اسلامی به پیمان خویش آمده است، چیزی جز در هم شکستن برنامه ای که امریکایی ها قویاً روی آن برنامه ریزی کرده بودند نیست. واشنگتن تصور می کرد می تواند از طریق افرادی در درون نهضت آزادی انقلاب اسلامی را منحرف سازد که این تلاشهای درهم تنیده به دلیل تیزبینی امام خمینی نقش بر آب شد.
پی نوشت:
۱. کیهان ۱۰۶۲۳ یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۵۷ ص ۵
۲. صحیفه نور، جلد چهارم ص ۲۶۹
۳. گفت وگو با دکتر یزدی، ایران فردا
۴. خاطرات صدر انقلاب، صص ۲۶۲ – ۲۶۱

منبع : نشریه خط امام شماره ۲۷

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page