ویژه ها
لذت ببَریم یا لذت ببُریم؟

لذت ببَریم یا لذت ببُریم؟

در گوشه و کنار می شنوی که کسی می گوید دلم می خواهد. دیگری می گوید دلم خنک شد! آن فلانی هم : یک چیز گفت یک چیز شنید و سپس : این کار را می کنم چون لذت بخش است. این ها صحبت های روزانه مردم ماشده است . گویی همه دنبال لذت اند. حتی از برخی می شنویم که معتقدند در مسیحیت این سخت گیری های اسلام نیست و ما راحت تر هستیم و مسیحی می شویم! قلیان می کشد چون لذت دارد، گرانفروشی می کند تا زندگی اش تأمین باشد و …

این ها اموری است که ما در جامعه ما مشاهده می شود و گاهی خود نیز بدان دچار می شویم. خوب است ریشه این نگاه و مبنای فلسفی این بینش وارداتی را بهتر بدانیم.

ما این بینش و رفتار را وارداتی می دانیم زیرا ما مسلمانیم و لذت گرایی در دین مقدس اسلام ، محدود به مرزهایی مشخص است. برای مثال گرچه مرد از هر زن زیبایی لذت می برد. اما حق ندارد از این لذت بهره ای داشته باشد. زیرا نظام جامعه به هم می ریزد زیرا اگر قرار باشد هر زنی از هر مردی مورد بهره جنسی باشد دیگر حصار خانواده برای رشد و محبت وجود ندارد و امور جامعه مختل می شود . حتی در غرب نیز شواهد حکایت از نگاه جنسی به وی حتی در محیط کار دارد که می توانید برای آگاهی بیشتر به این خبر مراجعه کنید .

آن چه از تفکر در این مسائل حاصل می آید آن است که ریشه این گونه رفتارها همان تجدد گرایی است که به صورت علمی و بنیادی در آکادمی ها مطرح و در جامعه به منصه ظهور رسید.

برای اثبات این مدعا می توان به جریان شناسی سی سال اخیر مراجعه کرد که جایگاه تفکر اومانیستی و لیبرالیستی را در این دوران روشن می سازد .

در همین دوران، متفکرانی همچون عبدالکریم سروش و سیاستمداران تکنوکرات حزب کارگزاران و همچنین جبهه اصلاحات بینش های اسلامی را مورد هجوم قرار می دهند و به تدریج عقاید آزادی خواهی لیبرالی که انسان را بر محور خود قرار می دهد مطرح می سازند . البته فعالیت این گروه ها به یک گونه نبوده است و نمی توان همه را در یک سطح قرار داد. اما قدر متیقن آن است که ولنگاری فرهنگی و مسجد زدایی گرچه از دوران اصلاحات آغاز شد اما مقدمه چینی آن در دوره کارگزاران انجام شد. دقیقاً در همین زمان ، رهبر انقلاب بر تهاجم فرهنگی تأکید دارند و جریان هایی گمنام در پی ضربه به تشکیلات انقلاب هستند. بنابر این ، نمی توان مسائل فرهگی جامعه را به راحتی تحلیل نمود و کار فرهنگی را به آسانی و بدون توجه به این مبانی ضد فرهنگی آغاز کرد.

جامعه مدنی ، یک تفکر لیبرالی و امانیستی

« جامعه مدنی از شعار های راهبردی جریان موسوم به اصلاح طلبی بود. جامعه مدنی اصولی چون فرد گرایی ، نفع انگاری ، سکولاریسم ، عقلانیت ، پلورالیسم و تکثر گرایی و ضد ایدئولوژیک بودن استوار است. جامعه مدنی آشکارا خواهان جدایی دین از سیاست است ، در حالی که نظام جمهوری اسلامی بر پایه حکومت یا جامعه دینی استوار است که در آن خدا باوری ، شریعت محوری ، نفی فرد گرایی ( اومانیسم ) و سکولاریسم را سرلوحه خود قرار داده است. »(۱)

آن چه محور کلام است آثاری است که این دیدگاه برجای نشاند . وقتی دیدگاه های روشنفکرانه در دروس علوم انسانی وارد شود و جریان های سیاسی حاکم نیز تبلیغ کنند اما افراد توان تحلیل ذهنی آن را نداشته باشند و حتی تبلیغات تلویزیونی نیز بدین امر اختصاص یابد دیگر امید نمی رود که این جامعه دچار تزلزل فرهنگی نگردد

در جریان شناسی سبک زندگی و یافتن راه حل بحث مفصل است و به خواست خدا مباحث دیگری ارائه خواهد شد.

۱. علی دارابی ، جریان شناسی سیاسی در ایران ، ص ۲۷۸

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page