ویژه ها

تحلیل اجتماعی نارضایتی های برخی مردم از روحانیت

چرا برخی از مردم از روحانیت ابراز نارضایتی و بعضاً تنفر می کنند؟  این سؤالی است که خیلی ها برایش پاسخ های متفاوتی دارند و من هم به عنوان یک شهروند مسلمان ایرانی لازم دیدم تا پاسخ خودم را مطرح کنم.

ما در جامعه خودمان با صنف ها و قشر های اجتماعی گوناگونی رو برو می شویم. مانند پزشکان، وکلا، بازرگانان و فروشندگان. یکی دیگر از این صنف ها، صنف روحانیون است. کسانی که شخصیت دینی شناخته می شوند و به همین خاطر به حساسیت ویژه اجتماعی نسبت به خود دچار هستند و معمولاً با نگاه صفر و صدی ارزیابی می شوند. بعضی ها آن قدر آنان را اوج می دهند که گویا در پیش خدا هستند و بعضی ها هم آن قدر متنفر می شوند و بدی می گویند که فکر نمی کنم کسی که جز شیطان مصداق آن باشد. اما بررسی درست و منطقی این حساسیت ها باعث می شود تا بتوانیم دیدگاه صحیحی نسبت به این صنف داشته باشیم که خالی از هرگونه احساسات عامیانه باشد.

روحانیون نیز همانند همه مردم ابتدا در همین مدارس و کنار دیگر بچه ها درس می خوانند، حتی بعضی هایشان هم که دانشگاه می روند در کنار دیگر جوانان این کشور، تحصیل می کنند. در محله های ما زندگی می کنند و تربیت می شوند و خلاصه بگویم تافته جدا بافته ای از ما نیستند. تنها فرق آنان این است که مدتی در تحصیلات دینی هم تحصیل کرده اند و شخصیت جدید مذهبی را برای خود تعریف کرده اند. پس نمی توانیم برای قضاوت درباره یک روحانی سابقه مشترک زندگی او با خودمان را نادیده بگیریم و حتی محل زندگی ای را که او بدان خو گرفته است توجه نکنیم.

علاوه بر همین اینها، یک روحانی همانند ما یک انسان است! هر انسانی خشمگین می شود، اشتباه می کند، مشکلات دارد، به ازدواج نیاز دارد و به همه چیز هایی که هر آدمیزادی می خواهد او هم نیاز دارد. از این جهت هم نمی توانیم میان خودمان با یک روحانی فرق بگذاریم. پس باید در قضاوت های خود درباره روحانیون به این نکته توجه کنیم که خصوصیات فردی یک روحانی ربطی به صنف او (روحانیت و حوزه علمیه) ندارد. بلکه اشکال از او به عنوان یک انسان است. خیلی مهم است میان این دو تفکیک کنیم و دچار مغالطه نشویم. مثلاً اگر یک روحانی پیش از طلبه شدن، تربیت خانوادگی درستی نشده باشد، مطمئناً روحانی موفقی هم نخواهد بود چون نمی تواند یک شخصیت سالم داشته باشد اما این ربطی به روحانی بودن او ندارد بلکه قضیه از جای دیگری آب می خورد.

نکته بعدی هم این که هیچ وقت نباید اگر از یک روحانی ناراضی شدیم تمام روحانیون رو زیر سؤال ببریم. این کار اخلاقاً درست نیست که به خاطر یک نفر همه را مجرم کنیم.

در پایان هم یادی می کنم از هزاران شهید روحانی که در این سال ها -از قبل انقلاب تا شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم- خون خود را فدا کردند و ما را مدیون خود ساختند.

به نظرم این توضیحات مشخص کرد نارضایتی هایی که در جامعه ما –خصوصاً شهرهای شبه مدرن کشور- مشاهده می شود، عمدتاً ناشی از تفکیک نکردن میان جریان روحانیت با روحانیون و نیز روحانی به لحاظ شخصیت حقیقی با شخصیت حقوقی اوست.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page