ویژه ها

روحانیت و سیاست

🔵 آیا درست است که ارتباط و پیوستگى روحانیت با سیاست، باعث کناره گیرى مردم از دین و روحانیت مى شود؟

🔹 براى دستیابى به پاسخى مناسب و منصفانه، بایسته است کارویژه هاى عالمان دینى را در ابعاد مختلف، به صورت مختصر بررسى کنیم. این امور عبارت است از:

  1. دفاع از دین اسلام و تبیین و ترویج آن؛
  2. بسط و تعمیق معرفت دینى، در شرایط و دوران هاى سخت تاریخى با امکانات محدود و …؛
  3. پیشگامى در نهضت هاى سیاسى در طول تاریخ، در مقابل ظالمان و ستمگران و دفاع از حقوق مظلومان؛
  4. بسیج اجتماعى؛ روحانیت به لحاظ تاریخى نشان داده است که مهم ترین عامل بسیج کننده و حرکت دهنده به سوى اهداف و ارزش هاى اسلامى و خیرخواهانه و دفاع از نوامیس دینى و ملى بوده است.
  5. فراهم نمودن زمینه هاى جامعه پذیرى اسلامى؛ علماى دینى با ابزارها و شیوه هایى همچون وعظ، خطابه و تبلیغ موظف به فراهم نمودن زمینه هاى لازم براى پویایى و فرهنگ پذیرى اجتماعى و نهادینه کردن ارزش ها و هنجارهاى متعالى اسلام در ابعاد مختلف فرهنگى، سیاسى، اقتصادى، حقوقى و … هستند.
  6. همبستگى اجتماعى؛ از آنجا که جوامع اسلامى در حال تجربه کردن دوران گذار از نظامات «ضددینى، استبدادى و وابسته»، به نظامات «مترقى، مردمى و مستقل» هستند و در هر جامعه در حال گذار، ضریب همبستگى مردمى پایین مى آید؛ در این موقعیت، وظایف دلسوزان و متفکران، کمک در جهت کاهش بحران هاى شکاف زا و برانگیختن حسّ همبستگى بیشتر در میان مردم است و بهترین عامل براى انجام دادن این مهم در جامعه دینى «روحانیت» است.

مدرسه علمیه فیضیه

اکنون مى توان تصوّر کرد که اگر روحانیت در امور سیاسى و اجتماعى دخالت نکند، چه مشکلاتى ایجاد مى شود:

  1. ارزش ها و احکام اسلامى به تدریج از صحنه اجتماعى و فردى زندگى مسلمانان محو مى گردد.
  2. در مسیر سیاسى حکومت دینى انحراف ایجاد مى شود.
  3. موجب وابستگى کشور به قدرت هاى سلطه گر و از دست رفتن استقلال، آزادى، وحدت و تمامیت ارضى کشور و چپاول منابع داخلى مى شود.

امام راحل (رحمه الله) در این زمینه مى فرماید: «من با یقین شهادت مى دهم که اگر افرادى غیر از روحانیت جلودار حرکت انقلاب و تصمیمات بودند، امروز جز ننگ و ذلّت و عار در برابر آمریکا و جهانخواران و جز عدول از همه معتقدات اسلامى و انقلاب، چیزى برایمان باقى نمى ماند». [۱]

اکنون باید به قضاوت بنشینیم که بهترین راه چیست؟

🔹 با توجه به دلایل عقلى و نقلى (آیات و روایات) و سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و معصومین (علیهم السلام) ـ که با تمام قداستشان در امور سیاسى و اجتماعى دخالت کرده و اداره آن را بر عهده مى گرفتند ـ و با توجه به کار ویژه ها و اثرات مثبتى که عالمان برجسته دینى در شرایط مقتضى، در توسعه، پیشرفت، رشد و شکوفایى جامعه ـ در ابعاد مختلف سیاسى، اقتصادى، علمى، اجتماعى، فرهنگى، هنرى و … ـ دارند و با تجربه تلخ کنار زدن روحانیت از عرصه سیاست در طول تاریخ ـ به ویژه در عصر مشروطه ـ آیا سزاوار است که قائل به جدایى روحانیت دین مدار از سیاست شد و در دام توطئه هاى دشمنان ملّت افتاد؟

🔹 از دیگر سو با در نظر گرفتن واقعیات جامعه و دستاوردهاى مثبت و متعددى که بعد از سالیان متمادى، به برکت رشد و بالندگى دین در عرصه هاى مختلف زندگى، در ایران اسلامى به وجود آمده است؛ به نظر مى رسد اصل حضور روحانیت در صحنه، نه تنها آسیب به دین نمى زند؛ بلکه یک ضرورت است.

[۱] صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۲۸۸ پیام منشور روحانیت، ۳/۱۲/۱۳۶۷.

⬅️ منبع : نرم افزار ولایت فقیه

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page