ویژه ها
ولایت فقیه در نگاه انسان شناسی اسلام

ولایت فقیه در نگاه انسان شناسی اسلام

«ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسول الله هست.» ۱
امام خمینی(ره)

در نظام انسان شناسی، انسان موجودی متکامل شناخته شده است که جز به تکامل خود نمی و آن چه در این میان، مایز افراد می باشد در تشخیص مصداق هاست. اینک باید نگریست این گرایش فطری چه آثاری را به دنبال خواهد داشت. خداوند متعال در قرآن کریم انسان را فقیر معرفی نموده است که حکما آن را با اصطلاح وجود ربطی می شناسند. اقتضای چنین مقامی آن است که انسان در وجود و اوصاف آن متکی بر حضرت باری تعالی باشد.زیرا وصف تابع موصوف است و چون موصوف ربطی باشد وصف نیز فقیر خواهد بود. بنابر این، فقر ذاتی او دلالتش می نماید تا به سوی حق متعالی گرایش یابد و خویشتن را در محضر او یابد که از آن به شهود فطری تعبیر می گردد. این شهود در مواقع دشوار زندگی تجلی افزون می یابد و قرآن کریم نیز بر این سخن مهر تأیید خود را می زند : ﴿فإذا رکبوا فی الفُلْک دعوا الله مخْلصین له الدّین فلمّا نجّاهم إلی البَرّ إذا هم یُشرکون﴾ ۲
آن چه گذشت ما را رهنمون می شودکه چون وجود و اوصاف وجودی انسان ربط إلی الله است و انسان نیز به همان سبب، متکامل؛ لذا بایستی خداوند نیز بر حکمت خویش رفتار نماید و چنانچه تعلق به خویش را در درون انسان ها گذارده است ، متعلَّق را نیز فراهم سازد و چون متعلق خود اوست بایستی مسیر تکامل را برای او قرار دهد. خداوند نیز رسول و امام را فرستاده است تا بنابر حکمت خویش عمل کرده باشد . مقام ولایت عبارت است از مقام خلافت الهی در جهت تکامل بشر. ولی الله، مظهر صفات الهی است و اراده او اراده حق تعالی است، لذا خداوند گرایش به او را نیز در انسان ها گذارده و این اقتضای فطرت الهی انسان است . و مؤیّد بر آن، گرایش پاکان عالم به ائمه اطهار می باشد. قرآن کریم مقام تعلّم به فرشتگان را نیز به ولی خود می سپارد و می فرماید: « و علّم آدم الأسماء کلّها ثمّ عرضهم علی الملائکه فقال أنبئونی بأسماء هؤلاء إن کنتم صادقین*… قال یا آدم أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم قال ألم أقل لکم إنّی أعلم غیب السّماوات و الأرض »۳ پس بناچار مسیر کمال بشر از انسان کامل و ولی خدا می گذرد و تمام هستی بر محور ولایت او نمایان می شود. قرآن کریم در سوره نساء محدوده وجوب امر را به ولی خود گسترانده و می فرماید: « أطیعوا الله و أطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم« رسول خدا برترین شخص است . خداوند متعال در آیات ابتدائی سوره نجم او را معرفی می نماید: « ماضلّ صاحبکم و ما غوی * و ماینطق عن الهوی*إن هو إلّاوحی یوحی* علّمه شدید القوی* ذو مرّه فإستوی * و هو بالأفق الأعلی * ثمّ دنا فتدلی* فکان قاب قوسین أوأدنی * فأوحی إلی عبده ما أوحی *ما کذب الفؤاد مارأی » . اکنون باید دقّت نمود که اوّلاً تکامل انسان هم فردی است و هم اجتماعی؛ ثانیاً تکامل فرد و جامعه با یکدیگر در ارتباط می باشد. ثالثاً ولی الله تکلیف هدایت انسان ها و رساندن آنان به مقصد مقصود -حق متعالی -را دارد.رابعاً تکامل اجتماعی نیازمند سه چیز است: حاکم الهی، حکومت الهی ، قانون الهی. یعنی تا ساختار الهی در حکومت جای نگیرد و شخص الهی برمنصب قدرت ننشیند و قانون نیز الهی نباشد مسیر تکامل جامعه در جاده خود حرکت نخواهد کرد. بنابر این، بایستی این سه شرط در تمام زمان ها محقق گردد تا حکمت الهی رعایت بشود. بنابه فقر انسان و برابری انسان در این ربط وجودی ، هیچکس حق حکومت ندارد وآن که مالک مطلق هستی است ، حاکم آن قرار می گیرد.لذا هیچ حکومتی شأنیت نیابد جز آن که از طریق حق متعال مورد تأیید باشد. خداوند خود بر این امر همت گماشته و حاکم را مشخص کرده است و می فرماید:« أطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم« قانون الهی را نیز تعیین نموده و بر امور فطری بشر استوار ساخته است و می فرماید: « فأقم وجهک للدین حنیفاً فطره الله التی فطر النّاس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیّم»  قانون الهی همان کتاب و احکام اوست که در دو ناحیه فردی و اجتماعی به دست ولی او به مردم ابلاغ میگردد. وقتی این دو محقق گردد ساختار حکومت نیز الهی خواهد شد.
همان گونه که دانسته شد خداوند سبحان، اطاعت از رسول الله وامامان معصوم را واجب ساخته است. حال باید دید در زمان غیبت که ولی الله الأعظم از دسترس بشر به دور است ، آیا با حکمت او سازگار است که همه را رها سازد و بر خلاف نظامی که ترسیم داشته است عمل نماید؟ بنابر این، ضرورت می یابد آن که در عمل و گفتار به امام معصوم نزدیک تر ونسبت به مردم برتری دارد حکومت را دست گیرد تا قوانین الهی را اجرا نماید. بدین خاطر ، امام حسن عسکری علیه السلام شیعیان را امر به اطاعت از فقیه جامع الشرائط داشته و می فرمایند: «فأمّا من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه،مخالفاً لهواه مطیعاً لأمر مولاه فللعوام أن یقلّدوه»

پاورقی ها

۱ صحیفه امام،ج۱ ،ص ۳۰۸

۲. عنکبوت ، ۶۵

۳. سوره بقره ، ۳۰-۳۳

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page