ویژه ها
چرایی تشکیل «کمپین‌های تحریم» خودرو ایرانی

چرایی تشکیل «کمپین‌های تحریم» خودرو ایرانی

 حمایت از تولید داخلی نه! حمایت از تولید کیفی و ارزان‌قیمتِ داخلی!

محمدحسین امینی: روشن است که جدی‌ترین حامی تولیدکننده داخلی، خودِ تولیدکننده داخلی است! یعنی تا وقتی خودِ تولیدکننده به معنای حقیقی کلمه برای خود دل نسوزاند، حمایت‌های دیگران از او به آن ثمره‌ای که همه انتظارش را می‌کشند نخواهد رسید. تولیدکننده داخلی خیلی بیش از اینکه از کمپینی مثل «تحریمِ فلان محصولِ داخلی» هراس داشته باشد باید نگران زمینه‌هایی باشد که شکل یافتن چنین کمپین‌هایی را ممکن کرده است.

دنیای رقابت‌ها و لزوم اولویت دادن به خودهراسی بجای دیگرهراسی!

بخواهیم یا نخواهیم در دنیای رقابت‌ها زندگی می‌کنیم. البته همه هنگام سخن گفتن که می‌شود میگویند «رقابت باید سالم باشد» اما اگر گمان کنیم آنچه گفته می‌شود، هنگام عمل هم الزاماً مدنظر قرار می‌گیرد هنوز خبر نداریم در کدام دنیا زندگی می‌کنیم! آنجا که میانِ «سلامتِ رقابت» و «منافع شخصی طرفینِ رقابت» تعارضی پیش بیاید، کمتر رقیبی حاضر خواهد بود «مراعات اصول رقابت سالم» را بر «افزایش سود شخصی» ترجیح دهد.

اگر رقیبی از رقبای ما در ظاهر بر لزوم سلامت رقابت تأکید می‌کند اما می‌داند و میدانیم که در پشت صحنه‌ی کمپین‌هایی است که قصد تحریم کالای ما را دارند، اصلاً نباید تعجب کنیم. او همان‌طور که از ابرازِ اعتقاد به رقابت سالم «منفعت» می‌برد و برای خودش آبرو و وجهه دست‌وپا می‌کند، از خارج کردنِ ما از گردونه رقابت نیز سود خواهد برد! رهیافت‌های امیل زولایی در تحلیل مسائل و مشکلات، خصوصاً آنجا که به متصورِ «همیشه پای یک بدخواهِ بیرونی در میان است!» ختم می‌شود، دردها را دوا نمی‌کند. صنایع خودروسازی ایران که روزگاری در یک درهم تنیدگیِ کامل با مدافعان آب و خاکِ میهن و در میانه‌ی تحریمی کامل و کمرشکن موفق شد یکی از بزرگ‌ترین نقش‌ها را در امور فناورانه‌ی جنگ تحمیلی بر عهده بگیرد چطور می‌تواند احساسِ عافیت(!) کند و مثلاً توقع داشته باشد که نولیبرالیسمِ مسلّحِ امروزی حاضر شود در چارچوب رقابت سالم زیست و تنفس کند؟! این ساده‌دلانه نخواهد بود؟

«استقبالی» که گوشتِ بدون استخوان نیست!

روزی که از فواید سرازیر شدنِ سرمایه‌ی لیبرال به داخل کشور گفته می‌شد و عده‌ای تذکر می‌دادند که این سرمایه «فرهنگِ متناسب با خود» را نیز به همراه خواهد آورد هنوز از یادها نرفته است! اگر در اقتصادِ بازار آزاد «کوچک‌ترین غفلت» به معنای بلعیده شدن توسط رقباست، ما نمی‌توانیم گوشت را بخواهیم و استخوان را نه! «استقبال» از سرمایه‌ی لیبرالِ سرمایه‌گذارانی که در متن رقابت‌های کشنده به دنیا آمده‌اند و زنده مانده‌اند(!) و تمام ذهنشان همیشه درگیر با مقوله حذف رقباست، «استخوانِ» درشتی هم دارد که باید مراقب آن بود: «عدم امکان ارتکابِ حتی یک خطای کوچک!»

ما یا باید به رقبای خارجیِ کالا و خدمات ایرانی اجازه‌ی ورود به عرصه رقابت را ندهیم، یا اگر این کار را می‌کنیم، باید هر دو مؤلفه‌ی «حسابگری» و «دوراندیشی» را به‌طور جدی موردتوجه قرار دهیم.

حسابگری و دوراندیشی؛ لوازم رقابت جدی

حسابگری اقتضاء می‌کند «گیرندگی‌مان» را با دقت تمام مهار و مخفی کنیم! اگر به اقتضایِ عقب بودنمان از طرف‌ مقابل، به استسقا[۱] بیفتیم و به آن‌ها اجازه بدهیم که تشنگی‌مان نسبت به فناوری و سرمایه غیربومی را یک تشنگیِ بی‌پایان تلقی کنند، در حقیقت کیفیتِ کالا و خدمات و فناوری‌هایی که دریافت خواهیم کرد را پیشاپیش کاهش داده‌ایم! بماند که هرچه عطشِ متقاضی نمایان‌تر شود قیمت نیز بالاتر خواهد رفت! یعنی درنهایت هم کیفیت کاسته می‌شود هم قیمت بالا می‌رود، آن هم صرفاً به این خاطر که اشتیاقمان را مخفی نکرده‌ایم!

از سوی دیگر، دوراندیشی هم اقتضا می‌کند که همواره بدترین سناریوها را موردتوجه قرار دهیم. هنوز برجام نهایی نشده است که ما را به جانِ صنعت داخلی خودمان انداخته‌اند(!) و برای کمپینِ تحریم محصولِ ایرانی، ایرانیان را به میدان می‌فرستند! پس باید حواسمان جمع باشد. و وقتی میگوییم «حواسمان»، مخاطبِ موردنظر دقیقاً تولیدکنندگان داخلی هستند.

«تولیدکننده داخلی» همان شخصیتی بود که در تمام این ۱۲ سال نسبت به حل‌وفصل مسئله هسته‌ای ابراز تمایل می‌کرد. ازاین‌رو برای این جماعت اهلِ تولید – که اتفاقاً سرشان بیش از دیگران در حساب‌وکتاب است – نباید غیرمنتظره باشد که با حل‌وفصل مسئله هسته‌ای سروکله رقبای حرفه‌ای و بی‌رحمِ خارجی پیدا شود. ما به عنوان ایرانیانِ میهن‌پرست انتظار داریم که تولیدکنندگانمان برای ترفندهای تبلیغی و فضاسازی‌های مخرب و متداولی که از خصایصِ بازارِ بی‌رحم و مبتلا به وهم کالا پنداریِ همه چیز(!) – یعنی بازار آزاد – است، دوراندیشانه تمهیداتی اندیشیده باشند.

ما توقع نداریم تولیدکننده ایرانی که سال‌ها برای باز شدنِ امکان ارتباط اقتصادی با دنیا ابراز علاقه کرده‌ است، منطقِ بی‌رحمِ سرمایه‌ی لیبرال را نشناسد یا آن را نادیده انگاشته باشد؛ چراکه رقبای محصولاتِ ایرانی اجازه‌ی کوچک‌ترین غفلتی را به اهالی تولیدِ کشور ما نخواهند داد.

سناریوی بسیار بد این بود (و هست) که تولیدکننده‌ی ما نتواند کالایی در تراز رقابت تولید کند. و بدترین سناریو نیز این است که حتی کالای دارایِ قابلیت رقابت کیفی هم داشته باشیم اما نتوانیم به لحاظ قیمت و خدمات پس از فروش مشتری‌ها را قانع کنیم. به همین دلیل است که پیوستنِ عده‌ای به کمپین‌های تحریم خودرو داخلی – که البته کاشفِ هیچ حقیقتی نیست – در قواره‌ی یک زنگ خطر قطعاً اهمیت دارد.

در جستجوی کیمیای بهره‌وری و انضباط تولیدی

بهره‌وری حتی از روزگاری که طرح تحول اقتصادی در دولت قبل مطرح بود هم یکی از اجزاء هشتگانه‌ی آن طرح بود و بدون تردید می‌توان گفت کم توجهی به آن می‌تواند همه‌ی وجوه مثبتِ یک فعالیت تولیدی را مانند گرداب در خود بکشد و غرق کند!

کالای غیر بهره‌ور حتی اگر تماماً ایرانی باشد، حتی اگر خریدِ آن سبب شاغل شدن و شاغل ماندنِ جوانانمان شود، حتی اگر به هزار شیوه ازجمله دادنِ وام‌های خرید و غیره وارد سبد مصرفی خانوار ایرانی شود، خودش چنان تیغی به صورت خود کشیده است که در زمان کوتاهی از چشم مصرف‌کننده خواهد افتاد و دیگر هم نمی‌توان به او کمک کرد! کالا و خدمات ایرانی باید بهره‌ور شود. و این تنها راهِ رسیدنِ همزمان به هر دو مطلوب است: کاهش و کنترل قیمت، و افزایش کیفیت.

تا وقتی تولید بهره‌ور نیست، توقع کاهش قیمت به کاهش کیفیت می‌انجامد و توقع افزایش کیفیت به افزایش قیمت! و نهایتاً اگر در ده درصدِ موارد هم از این دوراهیِ بد-بد خارج شویم، حالت سومِ بسیار بدتری پیش میاید و آن کاهشِ قیمت و حفظ کیفیت به بهای «کاهش دستمزد کارگران و مهندسان!» است. اقدامی که کمترین اشکالش خروج از اصول عدالت اجتماعی است. این اوضاعِ معیوب صرفاً زمانی اصلاح می‌شود که یاد بگیریم «هزینه‌های تولید» را به نحو و میزان معناداری کاهش دهیم، آن هم بدون کاهش دستمزدهای عادلانه! انضباط مالی باید با تمام ابعادش وارد تولید کالا و خدمات شود و به مرز «انضباط تولیدی» برسیم.

باطل السحرِ رقابت‌های ناسالم

اگر می‌خواهیم مردم قهرمان ایران در تبعیت از خواست جدی رهبری مبنی بر «خودداری از خرید کالای غیر ایرانی» موفق شوند، باید از تولیدِ به هر قیمت و با هر کیفیت «برای همیشه» دست بکشیم. تولیدکننده ایرانی می‌تواند. باور ما این است که اگر اراده‌ی «اصلاحِ واقعیِ فرایند تولید» شکل بگیرد، تولیدِ بهره‌ورِ داخلی هرگونه کمپین سازی و تحریم را به یک شوخی مسخره بدل خواهد کرد! ما بر این باوریم که تولیدِ بهره‌ور، – یعنی همان تولیدی که بر هزینه‌هایش یک انضباط دقیق برقرار است – قادر است به‌طور همزمان قیمتِ تمام‌شده را کاهش دهد، کیفیتِ نهایی را افزایش دهد و سطح دستمزد کارگران و مهندسان را نیز حفظ کند.

حمایت از تولید داخلی نه! حمایت از تولیدِ کیفی و ارزان‌قیمتِ داخلی!

تولیدِ بهره‌ور باطل السحر رقابت‌های ناسالم است. تولیدکننده‌ای که هزینه تمام‌شده‌اش را روزبه‌روز مهار کند قادر خواهد شد که «بیشتر» بفروشد و جغرافیای نفوذ خود را گسترده‌تر کند. تولیدکننده‌ای که واحدهای چابکِ تحقیق و توسعه‌اش[۲] در هماهنگی کامل با محیط‌های دانشگاهی «روی مرزهای دانش» قدم می‌زنند و به صورت شبانه‌روزی و بدون خستگی مشغول کشف راه‌های «خلقِ ارزان‌قیمتِ کیفیت» هستند، قطعاً موفق خواهد شد.

مگر کشورهای توسعه‌یافته چطور موفق به افزایش بهره‌وری شدند؟ جز این است که دست از تولید به هر قیمت و با هر کیفیت کشیدند و اراده کردند تا جغرافیای نفوذ محصولات خود را گسترش دهند؟ جز این است که سودهای میان‌مدت را به نفع سودهای بلندمدت کنار گذاشتند؟ جز این است که اجازه ندادند نیروی خلاق و مبتکرشان با کمبود معیشتی و افت دستمزد و کاهش انگیزه روبرو شود؟ جز این است که وظیفه اصلی خود را نه تولید «کالا و خدمات بومی» که تولید «کالا و خدمات کیفی و ارزان‌قیمت بومی» قراردادند؟

تولیدکننده ایرانی باید راه‌حل مقابله با کمپین‌های تحریم را «در درونِ خود» بجوید و بیاید. کسی که در جریان یک رقابت جدی «نقطه‌ضعف» نشان دهد نمی‌تواند از رقیب خود انتظار خویشتن‌داری داشته باشد! کمکی که ما می‌توانیم به تولیدکننده‌مان بکنیم البته خرید کالایی است که او می‌سازد، اما این کارِ ما همه‌ی دردهای او را دوا نخواهد کرد. کمک‌هایی هم هست که فقط و فقط خودِ تولیدکنندگان می‌توانند به خود بکنند.

رهبر فرزانه انقلاب تصریحاً از دولت جمهوری اسلامی خواستند خرید کالای خارجی را بر خود حرام کند. اما این اقدامِ دولت زمانی به بهترین ثمره‌ی خود خواهد رسید که تولیدکننده‌ی ایرانی نیز در اقدامی متقابل «تولید غیر بهره‌ور» یعنی «تولید به هر قیمت و با هر کیفیت» را بر خود حرام کند.

پانوشت:

[۱] – بیمارِ مبتلا به درد استسقا هرگز سیراب نمی‌شود و در حال آب خواهیِ مداوم و ملتمسانه از دنیا می‌رود!

[۲]- Research & Development (R&D)

منبع : فرهنگ نیوز

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page