در اسلامهراسی، تمام مسلمانان از جوامع غربی جدا شده و به «دیگری» تبدیل میشوند که حد و مرزهای اعمال شده توسط جغرافیای سیاسی غرب را به رسمیت نمیشناسد. تحقیق هاله افشار با عنوان « سیاست ترس: برای کسانی که «دیگری» هستند و ترسانده شدهاند» که در ماه می سال ۲۰۱۲ در دانشگاه شهر لندن ارائه شده است، نشان داده است که با «دیگری» کردن تمام جامعه مسلمانان در غرب، برچسب منحصربهفرد اسلامگرایی باعث بهحاشیهراندن و حتی مسکوت کردن بحث و گفتوگوهای پر تحرک میان مسلمانان درباره ایمان و تعالیم آنان شده است. بنا بر یافتههای این تحقیق، پس از فاجعهی ۱۱ سپتامبر که منجر به اسلامهراسی شدید شد، ناگهان جوامع بزرگ و متنوعی در بریتانیا خود را «دیگری شده» و «طبقهبندی شده» بهعنوان شیطان و دشمن یافتند. این مسئله معضلی برای آنان در رد یا پذیرش هویتشان بوجود آورده است.
خانم دکتر هاله افشار استاد علوم سیاسی دانشگاه یورک و مشاور دولت و مجلس انگلستان، به برخی سیاستهای غرب در راستای اسلامهراسی و غریبهسازی از مسلمانان اشاره میکند:
در سال ۲۰۰۵، تونی بلر، شریعت و خلافت را به عنوان ایدئولوژی شیطانی معرفی کرد؛ توصیفی عجیب زیرا شریعت تنها ساختار قانونی استفاده شده در کشورهای مختلف اسلامی است که با تعبیر جوامع غرب متفاوت است و خلافت به قانونی اشاره دارد که بهوسیلهی خلیفه بنا نهاده شده بوده و ایدئولوژی نبوده اما در جوامع خاورمیانه تاریخی طولانی دارد. تونی بلر این برخوردها را نه تنها برخورد تمدنها، بلکه جنگ میان غرب آمادهی نبرد و تروریسم اسلامی بیان میکند. در اقدامی مشابه، دیوید کامرون نیز مذهب را به جنایتکاری مرتبط میکند و اظهار داشته است که «نیروی محرکه تهدید تروریستی امروز، بنیادگرایی اسلامی است» وی در سال ۲۰۱۱ نیز در سمت نخستوزیری، با استفاده از واژه «افراطگرایی اسلامی» آن را بهعنوان تهدیدی بالقوه توصیف کرد که موجودیت تمام تمدن را به خطر میاندازد.
به دنبال اسلامهراسی در اروپا، اقدامات سرکوبگرانهای نسبت به شهروندان مسلمان انجام شد. در فرانسه پرزیدنت ژاک شیراک مبارزه با حجاب را آغاز کرد و دولت، قانونی را در سال ۲۰۰۴ برای منع پوشش موهای سر وضع کرد.
در سال ۲۰۰۹ سناتورهای فرانسوی قانونی را به کنوانسیون حقوق بشر اروپا پیشنهاد دادند که بر اساس آن، هرگونه پوشش سر و صورت در اماکن عمومی که از شناخت هویت افراد جلوگیری میکند، ممنوع شد و در صورت تخطی از آن مجازاتهایی درنظر گرفته شد. قوانین مشابه علیه مسلمانان و نشانهای مذهبی آنان، در هلند، ایتالیا، سوئیس و برخی نواحی اسپانیا نیز پیشنهاد شد. در بسیاری از کشورها برخی قوانین منع حجاب سر و صورت پیشنهاد شد و کشوری مانند بلژیک خود را بهخاطر جرات داشتن در تصویب این قوانین مفتخر میدانست.
در نتیجه فعالیتهای اسلامهراسی غرب، زنان دارای پوشش، در بسیاری از کشورها به «دیگری» تبدیل شدند و این فرض ایجاد شد که باید از این زنان ترسید؛ چرا که آنها بهصورت بالقوه ظرفیت تروریست شدن را دارا هستند! تا جایی که حتی این موضوع منجر به حملات خشونتآمیز نسبت به زنان شدهاست. به عنوان نمونه، در نوامبر سال ۲۰۱۱، کینامون هیتکوت دروری، عکاس پرتره ستارگان، به یک زن مسلمان که ۶ماهه باردار بود، حمله کرد و او را به زمین انداخت. عکاس، زن را به تروریست بودن متهم کرد و اظهار داشت که آن زن و خانوادهاش بمبگذار انتحاری بودهاند! اون در توجیه کار خود چنین ادعا کرد که واضح است کسی که پوشیده باشد، نمیتواند شهروند بریتانیایی تصور شود و سزاوار حملهی فیزیکی است!
بنابراین، در جریان فعالیتهای اسلامهراسی، اسلام و مسلمانان به عنوان یک بیگانه بازتعریف شده و با ترس و تروریسم برابر دانسته شده است. در این میان، رسانهها، یک عامل اصلی در بازتاب و بازتولید ترس از اسلام و مسلمانان بودهاند.
پروژه بررسی اسلامهراسی و مستندات مربوطه (IRDP)
مرکز مطالعات نژاد و جنسیت (CRG) دانشگاه برکلی (کالیفرنیا)، پروژه ای تحت عنوان بررسی اسلامهراسی و مستندات مربوطه (IRDP) را در دستورکار خود قرار داده است که بنا بر تعریف این مرکز، با استفاده از یک روش سیستماتیک و عملی، بر مطالعه اسلام هراسی و اثرات آن بر روی جوامع مسلمان متمرکز شده است. همچنین این مرکز در راستای مطالعات خود به برگزاری کنفرانسها و انتشار ژورنالها و روزنامهها می پردازد.
در توضیح این پروژه آمده است که امروزه مسلمانان کشور آمریکا، بخشهایی از اروپا و به طور کلی، مسلمانان در سطح جهان؛ به “دیگر”ی دیوصفت و دهشتناکی تبدیل شدهاند! مقالههای روزنامهها، نمایشهای تلویزیونی، کتابها و فیلمهای پرفروش، مناظرههای سیاسی و منازعات فرهنگی، تلاشهای بسیار زیادی را در بدنامسازی اسلام و مسلمانان انجام دادهاند.
پرواضح است که مراکز علمی غرب، با توجه به شدت یافتن حملات تروریستی به مسلمانان ساکن کشورهای غربی بعد از حمله به روزنامه شارلی ابدو دچار نگرانی شده و به این نتیجه رسیدهاند که ممکن است تعداد و وسعت چنین حملاتی در جهان تا حدی زیاد شود که از کنترل دولتهای دامنزننده به آن خارج شود. یکی از وحشتناکترین حملات به مسلمانان که در موج پساشارلی ابدو گنجانده میشود، قتل سه دانشجوی مسلمان در تیراندازی کارولینای شمالی آمریکا اتفاق افتاد و طی آن دو خواهر و یک مرد که همسر یکی از این دو زن بود، در اثر اصابت گلوله کشته شدند؛ این واقعه، به «فاجعه چپل هیل» معروف شد.
اسلامهراسی و مسلمانهراسی تا حدی شدت یافته است که موجب تبعیضهایی در ابعاد مختلف قانونی، اجتماعی و سیاسی برای مسلمانان شده است. تا جاییکه حتی در بالاترین سطوح سخنرانیهای سیاسی (در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال ۲۰۰۸)، اسلامهراسی در میان مهمترین دغدغههای مردم آمریکا بوده است و مردم آمریکا از اینکه باراک اوباما (اولین رییسجمهور سیاه پوست آمریکایی) یک مسلمان باشد که اسلام خود را پنهان ساخته، احساس ترس میکردهاند!
بنابراین مرکز مطالعات نژاد و جنسیت دانشگاه برکلی به دنبال آن است که بر روی پدیده اسلام هراسی و تعاریف آن متمرکز شود. در این راستا، این مرکز به تعیین یک چارچوب تئوریک به منظور مستحکم ساختن پژوهشهای کنونی و ایجاد یک مکانیزم متمرکز برای مستندسازی و تحلیل مجموعه دادههای به دست آمده از سراسر آمریکا و در مقایسه با سایر مناطق در سطح جهان، پرداخته است.
اهداف این پروژه، اینگونه معرفی شده است:
۱. حمایت از مستندسازی و ارائه مدارک مستند توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان مختلف با تمرکز بر موضوع اسلامهراسی در قالب ارائه مشاوره و کمک علمی.
۲. تشکیل یک گروه مشورتی از اساتید و هیات علمیهای رشتههای مختلف که بر روی مسایل مرتبط با اسلامهراسی کار میکنند.
۳. تدارک دیدن و در دسترس قرار دادن منابع مالی برای پروژههای مورد نظر با موضوعیت اسلام هراسی.
۴. تهیه ی گزارش سالیانه که مستندات مختلفی را در مورد وضعیت اسلامهراسی در آمریکا در اختیار قرار می دهد.
۵. انتشار یک گزارش جانبی هر شش ماه یکبار با محوریت پژوهشهای در حال شکلگیری بر روی اسلامهراسی
۶. میزبانی یک کنفرانس سالیانه برای تحلیل و بررسی نتایج حاصل از پژوهش ها.
از جمله حامیان این پروژه، شورای روابط آمریکایی- اسلامی (CAIR) است. در سایت این شورا، بخش های مختلفی همچون بهبود درک صحیح مخاطبان درباره اسلام، توانمندسازی مسلمانان آمریکایی، توسعه ی عدالت اجتماعی، آموزش و در اختیار قرار دادن قرآن کریم برای داوطلبان (به طور رایگان)، نقد اسلام هراسی و … به چشم می خورد.
برخی از گزارشها و مقالههای منتشر شده با محوریت مطالعات اسلامهراسی
در یکی از گزارشهای منتشر شده با محوریت اسلامهراسی که در ۱۴۸ صفحه و در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است، جزییاتی در مورد ۳۷ گروه که پیش داوری ها، تعصبات و یا عداوت و توهین نسبت به اسلام و مسلمانان را ترویج میکردند، بیان شده است. این گزارش نشان می دهد که این هسته ی داخلی ترویج کنندگان اسلام هراسی، در میان سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ دسترسی به منابع مالی بالغ بر ۱۱۹ میلیون دلار آمریکا داشته اند. این رقم به معنای صرف بودجه ای معادل ۳۰ میلیون دلار در سال بوده است! این گزارش همچنین از آماده شدن ۷۸ طرح و لایحه مختلف که به منظور محدود کردن برنامه ها و مراسم مذهبی مسلمانان برای مجلس قانونگذاری و کنگره آمریکا طراحی شده بودند، پرده برداشته است.
هم چنین در سایت (Islamophobia.org) گزارشها و بخشهای مفصلی به موضوع اسلامهراسی و اشخاص و صفحات اینترنتی مختلفی پرداخته است که در شبکه ی به هم پیوسته و پیچیده ای، اسلام هراسی را در آمریکا ترویج می کنند.
این عکس روی جلد یکی از ژورنالهای مطالعات اسلام هراسی، به کار رفته است و در رابطه با آن چنین توضیح دادهاند که یک زن شرقی و اهل خاورمیانه، تحت نگاه های تبعیض آمیز و سرشار از تحقیر مردم و دولت های غربی قرار دارد. علت استفاده از میکروسکوپ نیز چنین توضیح داده شده است که این وسیله بخشی از نمونه را بزرگنمایی می کند؛ همان طور که در غرب در رابطه با برخی گروههای تروریستی و جهادی که ادعا می کنند مسلمان هستند بزرگنمایی شده و به ۱.۲ میلیارد مسلمان بی توجهی می شود.
با این وجود، نکتهای که لازم است به آن اشاره شود این است که با وجود این ادعا که مرکز مطالعات نژاد و جنسیت دانشگاه برکلی سعی دارد به فعالیتهای اسلامهراسی و تاثیرات منفی آن در تضییع حقوق مسلمانان بپردازد، همچنان نگاه حاکم بر بسیاری از محققان آن، غربی و برگرفته از تبلیغات غرب است. به عنوان نمونه میتوان به این نکته اشاره داشت که در یکی از مقالههای انجام شده در این راستا، با عنوان «آیا مسلمان خوب هم وجود دارد؟!» که در آن سعی شده است تا مسلمانان واقعی را با عنوان اسلامیست ها معرفی کرده و حساب آن ها را از سایر گروه های مسلح و تندرو جدا کند، به منظور شفاف سازی و جداکردن گروه های مسلح و افراطی تکفیری، نام حزب الله در کنار القاعده، داعش و طالبان قرار گرفته است!!!
در پایان میتوان به افزایش تعداد مسلمانان در غرب، علیرغم فعالیتهای اسلام هراسی بیشمار اشاره کرد. به عنوان نمونه، هاله افشار در بخشی از مقاله خود به این نکته اشاره کرده است که تعداد مسلمانانی که در اروپای غربی زندگی میکردند از ۱۰ میلیون نفر در سال ۱۹۹۰ به ۱۷ میلیون نفر در سال ۲۰۱۰ رسیده و در بریتانیا در دههی اخیر، مسلمانان ۷۴% افزایش جمعیت داشته اند و جمعیت آنها از ۱.۶ میلیون به ۲.۸ میلیون نفر افزایش یافته است.
منبع : مشرق نیوز