ویژه ها

عِلم مبارزه امام خمینی (ره)

پیمان مولاویردی – علم مبارزه علمی است که چگونگی مطالعه وضع موجود را در اختیار قرار می دهد و در صورت وجود بی عدالتی علیه آن تصمیم و روش اتخاذ می کند و با بی عدالتی به مبارزه بر می خیزد.

یکی از ابعاد اقتدار آفرینی یک علم، وجه مبارزاتی آن است. در واقع علم مبارزه است که می تواند قسمتی از اقتدار آفرینی باشد.

در دوران اخیر در مبحث علوم اقتدار آفرین، بشر به سه علم مبارزه برای نجات خود و ساخت جامعه دست یافته است:

  1. علم مارکسیسم: در این علم، ایدئولوژی مارکسیسم به عنوان یک علم مبارزاتی قلمداد می شد. در طی ۵۰ سال، هر کس که به دنبال زندگی بهتری بود، به علم مبارزه ی چپ یعنی مارکسیسم نزدیک می شد. هدف غایی مارکسیسم در علم مبارزه خود، تغییر در روابط تولید و دگرگونی در مناسبات کار بود. مارکسیست ها از این زاویه تنها به دنبال مساوات (این به معنای عدالت نیست) بودند. کیبوتص (Kibbutz) یا جامعه اشتراکی تعریف می کردند و کار برابر توان و بهره مندی برابر نیاز را برقرار می ساختند. فردیت فرد در این علم نابود می شود.
  2. علم لیبرالیسم یا اباحه گرایی: در این علم، همه چیز مباح است و حدودی نباید برای انسان مشخص شود. مثلا حمایت از همجنس گرایان جزء حقوق بشر می شود و در سازمان ملل از آن حمایت هم می شود. آزادی به معنای اصالت اباحه و اصالت فرد است. یعنی مبارزه با هر آنچه که حرام است. مبارزه کنید با هر انچه که واجب است. نفس مزینه امور را به دست می گیرد. هسته ی مرکزی این علم، “بگذار هر چه می خواهد انجام بدهد” است. بر سردر شهر سدوم نوشته شده بود: “این مردم هر چه می خواهند انجام می دهند”. لیبرالیسم اعتقاد دارد انسان را از درون آزاد می کند، اما (انسان را در چمبره نفسانیات می برد).
  3. علم مبارزه اسلام: این علم در ایران با حرکت بزرگی چون امام خمینی (ره) شروع شد. امام راحل اعتمادی سه ضلعی داشت: اعتمادی مطلق به خدا، مردم و اسلام . و اعتقاد به این مطلب که که اسلام می تواند. ایشان می فرمودند با وجود اسلام به تراوش مغزهای مریض نیازی نداریم. این سه دسته اعتماد عامل موفقیت امام راحل بود که آرزوی انبیا و ائمه را در شکل دهی به یک انقلاب دین پایه محقق کرد. کلید واژه های ایشان هم قرآنی بود. بر خلاف مارکسیست ها که آمریکا را امپریالیسم می نامیدند، ایشان می فرمودند استکبار جهانی. امام در برابر تعریف دارالایمان و دار الکفر از طرف اخوان المسلمین، می فرمودند: مستضعفین و مستکبرین. یعنی داخل جهان اسلام هم مانند آل سعود، مستکبر داریم و بیرون جهان اسلام هم مستضعف داریم. تمام نگاه ایشان قرآنی بود. علم مبارزه ایشان بر مبنای قرآن و همراه با کلید واژه های قرآن بود. بر مبنای همین تفکر عزت و سربلندی را برای ایرانیان و مستضعفین جهان رقم زد.

اسلام ولایت جهت دار به سمت ولایت الله را مطرح می کند.

 اعتماد به اسلام، استغنای به ایدئولوژی های بیگانه را برای او رقم زده بود. اساس علم مبارزه ایشان: بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود. این همان پیروزی خون بر شمشیر است.

ولایت طاغوت و ولایت نفس و ولایت شیطان را نمی پذیرد و آن را ظلمات می داند و ولایت الله را نور می داند. در این علم مبارزه، دشمن به طور واضح مشخص است. شیطان و در کنار آن تبعیت از هوای نفس را دشمنی آشکار می داند. اسلام به دلیل سازگاری با فطرت، قدرت الهام بخشی عجیبی برای دیگران دارد.

رفاه دنیوی را معطوف به نجات اخروی دنبال می کند. در برابر دنیا، عُقبیا را مطرح می کند.

سبک زندگی اسلام باید زندگی مطلوب اخروی را به همراه داشته باشد (از طریق حدود سلبی و ایجابی).

مارکسیست ها و لیبرالیست ها تنها برای موفقیت در دنیا رقابت می کنند و اسلام این طور نیست.

مناسبات اقتصادی اسلام، بر مبنای بیع از تمامی مناسبات اقتصادی تاریخ بشر کامل تر است و طولانی ترین آیه قرآن درباره همین موضوع است. (آیه ۲۸۲ سوره بقره)

علم مقاومت و استقامت مختص اسلام است. اسلام برای مبارزه دو مفهوم انحصاری مجاهدت (علمی و اقتصادی و نفسانی …..) و مقاتله فی سبیل الله را دارد.

جهاد در اسلام دو قسم دارد: جهاد اکبر و اصغر

جهاد اکبر همان مبارزه با نفس است. کوشش برای آباد کردن ویرانی های درون خود است. علم مبارزه مارکسیسمی و لیبرالیسمی این ویژگی را ندارند. در واقع جهاد در اسلام از خود انسان شروع می شود.

امام برای آماده کردن خود برای مبارزه با طاغوت، تقریبا ۶۰ سال تلاش کرد تا سال ۱۳۴۲ حرکت خود را آغاز کند. امام به اندازه عمر پیامبر اسلام خودسازی کرده بود و نفس خود را آماده کرده بود. در سالهای قبل از ۱۳۴۲ امام دغدغه اش نماز بوده است. کتاب های او: سر الصلوه؛ آداب الصلوه، چهل حدیث، جنود عقل و جهل. به اندازه نیم قرن امام تلاش کرد تا درک کند که چطور عالم را محضر خدا بگیرد و در محضر خدا معصیت نکند. راز صلاه را در اصل ولایت جست و جو می کرد. بعد از تقریبا ۶۰  سال خود سازی، در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ فریاد زد. در دهه هفتاد زندگی خود انقلاب کرد. در سنی که انسان های معمولی کاری از دستشان بر نمی آید، امام توانست انقلاب را به ثمر برساند و در همان سن فریاد زد که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.

اگر می خواهیم با استکبار جهانی در بیافتیم باید ابتدا با استکباری نفس خود مبارزه کنیم و آن را از میان بر داریم. این را از امام خود آموخته ایم.

اما در باب اهمیت تهذیب نفس در کتاب جهاد اکبر یا مبارزه با نفس می گوید:

رییس یکی از فرق باطله در همین حوزه های ما تحصیل کرده است، لیکن چون تحصیلاتش با تهذیب و تزکیه توأم نبوده، در راه خدا قدم برنمی داشته، خباثت را از خود دور نساخته بود، آن همه رسوایی به بار آورده است.

در ادامه می گوید: اگر انسان خباثت را از نهادش بیرون نکند، هر چه درس بخواند و تحصیل نماید نه تنها فایده ای بر آن مترتب نمی شود، بلکه ضررها دارد. علم وقتی در این مرکز خبیث وارد می شود، شاخ و برگ خبیث به بار آورده، شجره خبیثه می شود.

پس در می یابیم که حتی اگر می خواهیم بر مبنای اسلام جامعه سازی و مردم را هدایت کنیم،  نیاز به یک مقوله مهم داریم. مبارزه با نفس. مبارزه ای که اساس علم مبارزه اسلام می باشد.

در انتها دوستان را به تقوای الهی دعوت می کنم و توصیه می کنم حتما کتاب “جهاد اکبر یا مبارزه با نفس“ که از تقریرات فرمایشات امام است را مطالعه کنند.

مممم

انتشار یافته در شماره چهارم نشریه راه امام

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

You cannot copy content of this page